خلاصه داستان: فیلم "بازگشت به محل کار" با عنوان اصلی Return to Office (2025)، فیلمی کمدی-درام-عاشقانه است که داستانی مدرن، خندهدار و احساسی از روابط انسانی در دوران جدید کار را روایت میکند. داستان در آمریکای معاصر میگذرد، زمانی که شرکتها بعد از سالها دورکاری، شروع به بازگشت کارمندان به دفتر مرکزی میکنند.
شخصیتهای اصلی فیلم، "خانم دوشنبه" و "آقای سهشنبه" هستند — دو همکار که طی دوران دورکاری فقط از طریق ایمیل و پیامهای داخلی با یکدیگر تعامل داشتهاند و نام واقعی یکدیگر را نمیدانند. هر دو قرار است در برنامه جدید شرکتی با حضور ترکیبی (حضوری و دورکاری) با هم همکاری کنند.
اولین ملاقاتشان در دفتر، بدون اینکه متوجه هویت واقعی هم باشند، شروعگر یک رابطه عجیب و خندهدار میشود. آنها به صورت موازی، هم به عنوان همکاران در دفتر و هم به عنوان دو نفر که از قبل با نامهای ناشناسشان در فضای دیجیتالی دوست بودهاند، با یکدیگر در ارتباط هستند.
فیلم با لهجهای کمدی و رمانتیک، به موضوعاتی چون روابط اینترنتی، تغییرات محیط کار، انزوا و انسانیت در دنیای دیجیتال میپردازد. صحنههای فیلم با استفاده از دیالوگهای معنادار و طنز، فضایی دوستداشتنی و قابل ارتباط ایجاد میکند.
شخصیتهای فیلم نه تنها احساسات عمیقی را به تصویر میکشند، بلکه نقدی ظریف به نحوه برقراری ارتباط در دنیای مدرن هستند. "بازگشت به محل کار" یک فیلم جذاب برای تمامی سنین است که نشان میدهد گاهی اوقات، عشق از یک پیام کوتاه آغاز میشود.
خلاصه داستان: فیلم "داستان عاشقانه کپنهاگ" با عنوان اصلی A Copenhagen Love Story (2025)، فیلمی زیبا، روانشناختی و عاطفی است که داستان عشق مدرن، شکستپذیر و عمیقی را در شهر کپنهاگ روایت میکند. داستان حول محور «میا»، نویسندهای جوان و حساس اهل دانمارک، و «امیلی»، یک مرد تنها با گذشته پیچیده و پدر یک دختر کوچک، میچرخد. آنها در کپنهاگ به هم میرسند، جایی که خیابانهای پر از دوچرخه، هوای سرد و قهوههای صبحگاهی، زمینهای برجسته برای یک داستان عاشقانه فراهم میکنند.
در آغاز، این رابطه شبیه یک داستان کلاسیک عاشقانه است — دیدارهای تصادفی، صحبتهای طولانی درباره زندگی، و اشتراک گذاشتن خاطرات عمیق. اما زمانی که تصمیم میگیرند یک خانواده مشترک بسازند و فرزندانی داشته باشند، تمامیت رابطهشان تحت آزمایش قرار میگیرد. میا و امیلی تصمیم میگیرند از طریق درمانهای ناباروری، فرزند داشته باشند — تصمیمی که نه تنها با چالشهای جسمی همراه است، بلکه احساسات عمیق، تردیدها و حتی تنشهای ناخودآگاه را در رابطه برمیانگیزد.
فیلم با لهجهای صادقانه و احساسی، نه تنها داستان یک عشق را روایت میکند، بلکه به موضوعاتی چون فشارهای اجتماعی، هویت والدین، و تفاوتهای شخصیتی میپردازد. درمانهای ناباروری در فیلم به عنوان آزمونی وجودی نشان داده میشود؛ جایی که درد جسمی و روانی نه تنها بر روی میا، بلکه بر روحیه و اعتماد آنها به یکدیگر تأثیر میگذارد.
صحنههای داخل مطب، گفتوگوهای صمیمی در مقابل آینه، و لحظاتی از خودگُمنامی، فیلم را به یک تجربه بسیار انسانی تبدیل میکند. در حالی که میا درگیر بدنهایش و احتمال عدم مادریت میشود، امیلی نیز با ترس از تکرار شکستهای قبلی خود در نقش پدری، دست و پنجه نرم میکند.
فیلم با استفاده از تدوین غرق در احساس، نورپردازی خنثی و موسیقیهای ساده ولی تأثیرگذار، فضایی واقعگرایانه و عاطفی ایجاد میکند. شخصیتهای این فیلم نه تنها دو عاشق هستند، بلکه دو فرد با دردهای قدیمی، آرزوهای تازه و جستجوی معنا در میان شکستهای زندگی.
در نهایت، "داستان عاشقانه کپنهاگ" نمونهای از یک عشق واقعی است — عشقی که فقط در روزهای شاد وجود ندارد، بلکه در زمانهای سخت هم پابرجاست.
خلاصه داستان: فیلم "سوار شو" (Ride On) محصول سال ۲۰۲۳، یک فیلم کمدی-درام ماجراجویی است که داستان یک بدلکار افتاده از رده و همراه چهارپایش را به نمایش میگذارد. شخصیت اصلی فیلم، چنگ، یک بدلکار سابق است که روزهای شاهانهاش در صنعت فیلم گذشته و اکنون درگیر مشکلات زندگی روزمره، بدهیهای سنگین و کمتوجهی عمومی است. تنها همراه وفادارش، یک اسب جوان و باهوش به نام لولو است که بدون آن، زندگی برای او خالی از معنا به نظر میرسد. سرنوشتسازترین لحظه زندگی آنها زمانی رخ میدهد که درگیری خندهدار آنها با یک جمعکننده بدهی ضبط و در فضای مجازی منتشر میشود. این ویدئو به سرعت ویروسی میشود و چنگ و لولو به یکی از معروفترین چهرههای شبکههای اجتماعی تبدیل میشوند. شهرت ناگهانی دربهای جدیدی را به روی زندگی آنها گشوده، اما با آن فرصتها، چالشهای جدیدی نیز ظاهر میشود. در حالی که چنگ سعی میکند این موقعیت را برای بازگشت به دنیای سینما و رهایی از مشکلات مالیاش به کار گیرد، لولو نیز به عنوان یک ستاره طبیعی، محبوبیت بیشتری کسب میکند. فیلم با تلفیقی هوشمندانه از اکشن، طنز و لحظههای عاطفی، دوستی بین انسان و حیوان را به تصویر میکشد. «سوار شو» ضمن سرگرم کردن، نقدی تمسخرآمیز اما الهامبخش از جامعه، شهرت و قدرت رسانههای اجتماعی را نیز به تصویر میکشد. این فیلم با صحنههای مبارزهای سرشار از احساس، مناظر زیبا و داستانی پرانرژی، یک سفر خندهدار و الهامبخش برای تمام خانواده است.
خلاصه داستان: فیلم "در ونوس میبینمت" (See You on Venus, 2023) داستان هیجانانگیز و احساسی ۱۸سالهای به نام آنا را روایت میکند که از کودکی یتیم بوده و در پی کشف ریشههای خانوادگیاش است. او تصمیم میگیرد به اروپا سفر کند تا مادر بیولوژیکیاش را پیدا کند، فردی که هیچ اطلاعات قطعیای از او در دست ندارد. با وجود محدودیتهای مالی و سنی، آنا از طریق هوش و اراده، راهی برای رسیدن به هدفش پیدا میکند. در این مسیر با الکس، جوانی مهربان و دارای گذشته پیچیده آشنا میشود. الکس که درگیر یک حادثه مرگبار بوده و از گناه آن رنج میبرد، در ابتدا تمایلی به همراهی با آنا ندارد، اما در نهایت تحت تأثیر انگیزه و صداقت او قرار میگیرد و موافقت میکند که در این سفر خطرناک او را همراهی کند. سفر دو تن به اروپا به یک رؤیا تبدیل میشود که به تدریج به سراغ حقایق تلخ و شیرین زندگیشان میرود. در طول فیلم، شخصیتها به کمک یکدیگر، زخمهای گذشتهشان را بهبود میدهند و از یکدیگر درسهای مهمی یاد میگیرند. این فیلم از نوع درام ماجراجویانه و سفری است که علاوه بر داستانی انسانی، به موضوعاتی مثل خانواده، گناه، بخشش و کشف هویت میپردازد. صحنههای فیلم در لوکیشنهای زیبا و واقعگرایانه از آمریکا تا اروپا، زیبایی بصری بالایی به فیلم میدهد. بازیگران با اجرایی صادقانه و القایی، تمامی احساسات را به خوبی منتقل میکنند. موسیقی متن فیلم نیز با سبکی آرام و الهامبخش، لحظات احساسی داستان را تقویت میکند. در حالی که ظاهراً آنا دنبال مادر بیولوژیکیاش است، در واقع به دنبال معنای عمیقتری از خانواده و عشق است. فیلم با استفاده از دیالوگهای قوی و موقعیتهای غیرمنتظره، تماشاگر را درگیر داستان میکند. "در ونوس میبینمت" یک سفر فیزیکی و درونی است که به تماشاگر یادآوری میکند گاهی اوقات کسانی که فکر میکنیم دنبالشان هستیم، ممکن است در مسیر ما ظاهر شوند. در نهایت، این فیلم پیامی عمیق درباره اهمیت رابطههای انسانی، امید و تغییر دارد.
خلاصه داستان: فیلم "کشتی سخت" یا Gatta Kusthi (2023)، فیلمی تامیلی در ژانر کمدی – درام است که به طرز هنرمندانهای موضوعات اجتماعی، فرهنگی و عاطفی زندگی را با لحنی شاد و گاهی جدی روایت میکند. داستان حول محور "آرو"، مرد جوانی خودخواه و با شخصیت قوی میچرخد که باور زیادی به نقشههای خودش برای زندگی دارد. آرو تصمیم میگیرد به دنبال یک عروس بگردد، اما نه هر عروسی؛ بلکه کسی که تمام معیارهای ذهنی او — از ظاهر تا وضعیت اجتماعی و حتی سبک زندگی — را داشته باشد.
او با اعتماد به نفس بالا و لیستی از شرایط از پیش تعیین شده، فرآیند یافتن همسر آیندهاش را آغاز میکند. با این حال، زندگی همیشه طبق برنامه پیش نمیرود. در یکی از اتفاقات غیرمنتظره، آرو در آخرین لحظه با "کیرتی"، زنی کاملاً مخالف تمام استانداردهایش ازدواج میکند. کیرتی زنی مستقل، صریح، باهوش و قدرتمند است که اصلاً شبیه به نوع زنانی نیست که آرو فکر میکرد میخواهد.
این ازدواج بدون توافق قبلی، باعث میشود آرو درگیر یک سری موقعیتهای طنزآمیز و در عین حال تحولبخش شود. در حالی که در ابتدا تلاش میکند رابطه را بشکند و به زندگی قبلیاش برگردد، به تدریج متوجه میشود که شاید تمام آن معیارها و انتظاراتش اشتباه بودهاند. کیرتی با شخصیت قوی و رفتارهای غیرمعمولش، آرو را مجبور میکند به خودش فکر کند و با احساسات واقعیاش روبرو شود.
فیلم با استفاده از دیالوگهای هوشمندانه و صحنههای کمدی منحصر به فرد، نقدی تند به انتظارات اجتماعی، سطحینگری و الگوهای قدیمی ازدواج دارد. در عین حال، داستان با تمایزهای فرهنگی محلی، انسانیت و عشق را به عنوان عناصر اصلی رابطه برجسته میکند.
بازیگران با اجرایی زنده و القایی، تمامی احساسات را به خوبی منتقل میکنند. موسیقی متن و تدوین فیلم نیز به خوبی با ریتم داستان هماهنگ است و از خستگی دور نگه میدارد. صحنههای داخل خانه، محل کار و جامعه به خوبی تنوع فرهنگی و اجتماعی را به تصویر میکشند.
در مجموع، "کشتی سخت" فیلمی است که با تلفیقی از هیجان، طنز و احساسات عمیق، نشان میدهد گاهی اوقات زندگی بهترین چیزها را وقتی به ما میدهد که کمتر انتظار داریم. این فیلم نمونهای برجسته از سینمای منطقهای هند است که هم سرگرم میکند و هم به فکر وادار میکند.
خلاصه داستان: فیلم "همه جین را دوست دارند" (Everybody Loves Jeanne, 2022) ، فیلمی دراماتیک و به لطف بازی برجستهای که انجام میدهد، ترکیبی از هیجان، خاطرهانگیزی و پیدا کردن هویت شخصی است. داستان حول محور ژان، زنی جوان و انقلابی میچرخد که تصمیم میگیرد آپارتمان مادرش را در لیسبون بفروشد و خودش را به سفری ناخواسته بیندازد. این تصمیم ظاهراً ساده، آغازگر دنبالهای اتفاقات غیرمنتظره است که زندگی او را دگرگون میکند.
ژان، زنی شجاع و مستقل، اما با تمام این خصوصیات، تحت فشارهای خانوادگی و احساس گناه نسبت به روابط گذشتهاش قرار دارد. وقتی برای فروش خانه مادرش به لیسبون میرود، فکر میکند تنها یک سفر کوتاه و عملی دارد، اما همه چیز از کنترل خارج میشود. در فرودگاه، بدون آنکه متوجه شود، یکی از دوستان دوران دبیرستانش که فراموشش کرده بود — یا شاید به خوبی فراموشش نکرده بود — به او ملحق میشود.
این دوست قدیمی، کسی عجیب و غریب است؛ شخصیتی مزاحم ولی جالب، طنزآمیز اما ناخوشایند، کسی که با حضور خود هم ژان و هم تماشاگران را درگیر ماجراجویی میکند. وجود این شخصیت، نه تنها داستان را شیکتر میکند، بلکه به ژان فرصت میدهد تا با گذشته خود روبرو شود، روابطی را که فراموش کرده بود بازنگری کند و شاید حتی دوباره عاشق زندگی شود.
در طول فیلم، صحنههای زیبا و رنگارنگ لیسبون، فضایی جذاب و الهامبخش برای داستان فراهم میکنند. شهری تازه، زنده و پر از اتفاقات کوچک که به مرور نقش مهمی در بازسازی هویت ژان پیدا میکنند. در حالی که فروش خانه به مشکل میخورد، ژان درگیر یک سری موقعیتهای طنزآمیز، عاطفی و گاهی هم ترسناک میشود.
فیلم با رویکردی نرم و احساسی، به موضوعاتی مثل خودشناسی، اصلاح روابط شکسته، و تغییر زندگی در سن بالا میپردازد. ژان در این سفر نه تنها با گذشتهاش دوباره روبرو میشود، بلکه میآموزد که گاهی اوقات، بهترین چیزهای زندگی از سرراههای اتفاقی و غیرمنتظرهای میآیند.
بازی برجسته بازیگران، به خصوص نقش اصلی، باعث میشود تماشاگر به راحتی با شخصیتها همدلی کند. دیالوگهای طنزآمیز و گاهی دردناک، تمامی ابعاد شخصیتها را به خوبی برجسته میکند. موسیقی متن همراه با مناظر زیبای لیسبون، احساس آزادی، نوآوری و امید را القا میکند.
در مجموع، "همه جین را دوست دارند" فیلمی است که با تلفیقی از درام، کمدی و ماجراجویی، نشان میدهد چطور یک سفر کوتاه میتواند تبدیل به نقطه آغاز زندگی جدیدی شود. فیلم برای تمام کسانی که تصور میکنند دیگر زمان تغییر نیست، پیامی واضح دارد: همیشه زمان است.
خلاصه داستان: فیلم "نجیبزاده" یا The Childe (2023) ، فیلمی درام-اکشن از سینمای کره جنوبی است که داستان پرتنش و هیجانانگیزی را درباره هویت، خانواده و آرزوهای شکسته روایت میکند. این فیلم حول محور شخصیت اصلی "ریو"، مردی جوان با تبار ترکیبی از یک پدر کرهای و یک مادر فیلیپینی میچرخد. ریو در کشوری دور از کره متولد شده و تمام عمرش را تحت فشار تبعیض نژادی و بیهویتی گذرانده است.
او همواره آرزوی بوکسور شدن داشته و به عنوان یک مبارز خیابانی، برای بقا و اثبات وجودش در مسابقات غیررسمی میجنگد. اما زندگی او زمانی تغییر میکند که تصمیم میگیرد به کره سفر کند تا پدر بیگانهاش را پیدا کند. این سفر نه تنها به دنبال یک اتصال خانوادگی است، بلکه فرصتی برای کشف هویت واقعیاش و شاید هم رسیدن به آرزوهای فراموششدهاش.
با ورود به کره، ریو با دنیایی تازه و خشن از قدرت، فساد و ساختارهای عرفی و خانوادگی مواجه میشود. در ابتدا فکر میکند فقط یک سفر جستجویی است، اما به زودی درگیر شبکهای از افراد خطرناک و فامیلهای یوونگ (مثل خانوادههای یائکوزا یا گروههای سازمانیافته جرایم سازمانی) میشود. این افراد از تواناییهای او در مبارزه استفاده میکنند و او را به چرخه خشونت و تعقیب انتقام سوق میدهند.
فیلم با صحنههای اکشن واقعگرایانه و بدون تبلیغات گسترده، توانسته انرژی و خشونت واقعی مبارزات دستبهدست را به خوبی منتقل کند. بازیگر نقش اصلی، جیونگ جین ، با حضوری قوی و القایی، تمامی احساسات شخصیت را — از غم گرفته تا خشم و نفرت — به خوبی به تصویر میکشد.
در حالی که ظاهراً ریو به دنبال پدرش است، در واقع به دنبال معنایی از تعلق و تأیید است. این فیلم به موضوعات مهمی مثل هویت فرهنگی، تبعیض نژادی، اهمیت خانواده و مقاومت در برابر ظلم میپردازد. داستان با چرخشهای غیرمنتظره و شخصیتهای پیچیده، تماشاگران را درگیر میکند و اجازه نمیدهد پیشبینی دقیقی از سرنوشت شخصیتها داشته باشند.
موسیقی متن فیلم با تلفیقی از صداهای ضربی و تنشزا، فضای هیجان و تعلیق را حفظ میکند. همچنین استفاده از نورپردازی و فیلمبرداری نزدیک در صحنههای مبارزه، تماشاگر را مستقیماً وارد جنگ داخلی و بیرونی شخصیت میکند.
در نهایت، "نجیبزاده" فیلمی است که با تمام سختیها و خشونتهایش، داستان یک انسان در جستوجوی خودش است. این فیلم نمونهای برجسته از سینمای کرهای است که توانسته با استفاده از داستانی عمیق و بازی قوی، هم سرگرم کند و هم به فکر وادارد.
خلاصه داستان: فیلم هندی "رومئو" (Romeo) محصول سال 2024، داستان زیبایی از عشق، تلاش و احساسات عمیق را روایت میکند. در این فیلم، مردی جوان به نام رومئو با زنی خاص به نام ژولیت ازدواج میکند، اما این ازدواج بر اساس تعهدهای خانوادگی صورت میگیرد، نه عشق اولیه. پس از آغاز زندگی مشترک، رومئو متوجه میشود که قلب ژولیت هنوز به دست او نیفتاده است. این موضوع انگیزهای میشود برای اینکه رومئو در قالب یک شوهر متعهد، تمام تلاش خود را بکند تا عشق واقعی همسرش را به دست آورد. در طول فیلم، با موانع مختلفی روبهرو میشود؛ از مشکلات خانوادگی گرفته تا تردیدهای شخصی ژولیت. او با صبر، عشق بیقید و شرط و اقدامات خلاقانه سعی میکند قلب همسرش را فتح کند. فیلم به خوبی زیباییهای زندگی زناشویی، تحمل، تغییر و رشد عاطفی را به تصویر میکشد. موسیقی زیبا و صحنههای رنگارنگ این فیلم هندی، حس و حال خاصی به مخاطب منتقل میکند. دیالوگها الهامبخش و احساسی هستند و به برجسته شدن شخصیتها کمک میکنند. "رومئو" نه تنها یک درام عاشقانه است، بلکه پیامهای عمیقی دربارهٔ اهمیت تلاش در رابطه، درک متقابل و عشق واقعی را به مخاطب میدهد. این فیلم به خوبی نشان میدهد که گاهی عشق اولیه لازم نیست در ابتدا وجود داشته باشد، بلکه میتواند نتیجهای از تلاش، صبر و احترام باشد. بازی بازیگران برجسته و داستان منحصر به فرد، این فیلم را به یکی از موفقترین فیلمهای سال 2024 در صنعت سینمای هند تبدیل کرده است.
خلاصه داستان: فیلم هندی "مدال" (Medal) محصول سال 2023، داستان الهامبخش و دردناک یک ورزشکار جوان به نام راجویر سینگ است که با تمام وجود آرزوی کسب مدال طلا را دارد. او از کودکی شعلهور از عشق به ورزش بوده و تلاش میکند با تمرینات سخت و فداکاری، به بالاترین سطح دست یابد. اما زندگی برای او طرحهای دیگری دارد. فاجعهای غیرمنتظره در زمان یک رقابت بزرگ رخ میدهد و راجویر به دلیل یک حادثه ناگهانی دادرسی خود را از دست میدهد و از رقابتها کنار گذاشته میشود. این ضربه ظاهراً تمام آرزوها و رویاهایش را با خاک یکسان میکند. اما زندگی دوباره به او شانسی میدهد؛ راجویر در یک آکادمی ورزشی معتبر پذیرش میشود که جایی برای بازیابی امید و تجدید قدرت است. در این مسیر، با آنگاد، دوست و همراه قدیمی خود روبرو میشود که نقش مهمی در رقم خوردن بعضی اتفاقات دارد. این دوستی پس از مدتی به یک رقابت درونی و سپس خیانت تبدیل میشود که راجویر را در مسیر شخصیتپردازی عمیقی قرار میدهد. فیلم "مدال" با تلفیقی از صحنههای ورزشی هیجانانگیز، لحظات عاطفی و درام سنگین، مخاطب را درگیر دنیایی از احساسات، انتقام و بازگشت به شانس دوم زندگی میکند. این فیلم نه تنها دربارهٔ ورزش است، بلکه دربارهٔ انسان بودن، شکست، مقاومت و پیروزی بر خود است. "مدال" با بازی قدرتمند بازیگران، موسیقی انگیزشی و داستانی بدون فراموشی، یکی از بهترین فیلمهای ورزشی سال 2023 در صنعت سینمای هند محسوب میشود.
خلاصه داستان: فیلم هندی "فریدی" (Freddy) محصول سال 2022، ترکیبی درامانگیز از عشق، وسواس و ترس است که داستان پیچیده و غمانگیزی را در قالب یک تریلر رمانتیک روایت میکند. فریدی، جراح دهان و دندان با هویت آرام و منظم، زندگی بیدردسری را در شهری بزرگ میگذراند، اما تمامی این آرامش با ظهور آلو، خوانندهای شاد و پرانرژی که در همسایگی او ساکن میشود، به لرزه میخورد. این دو با هم آشنا میشوند و رابطهای عاشقانه بینشان شکل میگیرد، اما چیزی که در ظاهر شبیه یک عشق اتفاقی است، به تدریج نقش شخصیتهای عمیق و تاریکتر آنها را آشکار میکند. فریدی به تدریج رفتارهایی نشان میدهد که مرزهای عشق را به وسواس و کنترل تغییر میدهد. آلو نیز از گذشتهای پر از درد و انزوا برخوردار است که باعث میشود در این رابطه گیر کند. با گذشت زمان، تصمیمات غلط و انتقامجوییهای پنهانی اتفاقاتی را رقم میزنند که هیچکس از پیشبینی آنها عاجز است. دنیای فریدی و آلو به تدریج به یک مجموعه پیچیده از دروغ، احساس گناه و تلاش برای فراموش کردن تبدیل میشود. صحنههای فیلم با نورپردازی دقیق و موسیقی تأثیرگذار، اضطراب و فشارهای درونی شخصیتها را به خوبی منتقل میکنند. فیلم از طریق دورنمایی از دو دیدگاه، تلاش میکند تا بیننده را درگیر سوالات اخلاقی و احساسی قرار دهد. آیا فریدی یک عاشق متعصب است یا یک شخصیت مرضی؟ آیا آلو قربانی است یا نقشهبردار؟ هر صحنه یک حقیقت جدید را آشکار میکند و مرزهای خوبی و بدی را به هم میآمیزد. «فریدی» فراتر از یک داستان عاشقانه است؛ این فیلم به بررسی تاریکی روح بشری و تأثیر گذشته بر حال میپردازد. با تمام پیچشهای داستانی، این فیلم تماشاگر را تا آخرین لحظات در حالت تعلیق نگه میدارد. نهایتاً، فیلم پیامی درباره قدرت انتخاب، عواقب وسواس و ضرورت مواجهه با درون خود را به مخاطب میدهد.