خلاصه داستان: در انیمیشن جدید و فیلم «اسمورفها» (Smurfs) که قرار است در سال ۲۰۲۵ اکران شود، دنیای جادویی اسمورفها با بحرانی جدی روبهرو میشود. "پا اسمورف"، رهبر خردمند و محبوب اسمورفها، توسط دو شخصیت منفی و شیطانی به نامهای "رازمل" و "گارگمل" ربوده میشود. این دو شرور با همکاری یکدیگر نقشه دارند تا از قدرت جادویی پا اسمورف برای اهداف خود سوءاستفاده کنند. در این شرایط دشوار، "اسمورفت"، به عنوان یکی از هوشمندانهترین و جسورانهترین اسمورفها، عهدهدار رهبری گروه میشود و تصمیم میگیرد برای نجات پا اسمورف به مأموریتی سخت و پرخطر بپردازد. او گروهی از اسمورفها را گرد هم میآورد و با استفاده از دروازهای جادویی، آنها را به دنیای واقعی منتقل میکند. دنیایی که برای اسمورفها کاملاً ناشناخته و پر از چالش است. در این سفر، اسمورفها با انسانها مواجه میشوند و مجبورند با آنها همکاری کنند تا بتوانند موانع زیادی که رازمل و گارگمل بر سر راهشان قرار دادهاند، غلبه کنند. این داستان پرماجرا، علاوه بر لحظات هیجانانگیز، دارای پیامهای عمیقی دربارهٔ دوستی، همبستگی و ایثار است. طراحی گرافیکی و جلوههای بصری انیمیشن نیز وعدهٔ یک تجربهٔ بصری فوقالعاده را به مخاطبان میدهد. با بازگشت اسمورفت به عنوان یک قهرمان مرکزی، این فیلم فرصتی استثنایی برای بازکشف شخصیتهای محبوب دنیای اسمورفهاست. انتظار میرود این فیلم در تابستان سال ۲۰۲۵ اکران شود و مخاطبان جوان و بزرگسال را به یاد خاطرات کودکی بیندازد.
خلاصه داستان: فیلم "خدمتکار" یا "The Valet" در سال ۲۰۰۶، یک فیلم کمدی-عاشقانه آمریکایی است که داستانی طنزآمیز و هیجانانگیز از تبانی، ظاهر و زندگی پنهان ستارگان را روایت میکند. این فیلم به کارگردانی مارک واترز، حول محور "فرانسیس"، یک مدیرعامل مشهور و "کوین"، یک عکاس جذاب و خودخواه قرار دارد که هر دو در یک رابطه نامناسب با یکدیگر قرار دارند. وقتی یک عکس از آنها در یک صحنه شخصی منتشر میشود، شوهر ناراحت کوین، یک سیاستمدار برجسته، این ازدواج را به خطر میاندازد. برای جلوگیری از فروپاشی این اتحاد سیاسی و خانوادگی، تیم رسانهای تصمیم میگیرد هویت حقیقی رابطه کوین را پنهان کنند و به جای آن یک داستان جعلی ایجاد کنند. این جاست که "اورلیو"، یک خدمتکار ساده و خجالتی (بازیگر اصلی فیلم)، وارد داستان میشود؛ او را تحت فشار قرار میدهند تا نقش شوهر کوین را بازی کند و به نظر برسد که تمام این عکسها در حضور همسرش گرفته شدهاند. این فیلم با لحنی سبک و طنز، مرزهای اجتماعی، شهرت و عشق را به صورتی خندهدار و معنیدار مورد بررسی قرار میدهد. در حالی که ابتدا اورلیو احساس سردرگمی میکند، تدریجاً با کوین رابطهای عمیق و غیرمنتظره پیدا میکند. صحنههای داخل خانه لوکس، تعاملات کمدیآلود بین شخصیتها و تلاشهای آنها برای نگه داشتن داستان جعلی، فیلم را به یک تجربه سرگرمکننده تبدیل میکند. در نهایت، "خدمتکار" نه تنها یک فیلم کمدی ساده است، بلکه نقدی خندهدار اما جدی به جامعه، شهرت و مسائل هویت در دنیای مدرن است.
خلاصه داستان: فیلم «پرخوابی» (Hypersleep, 2022) داستانی علمی–تخیلی و روانشناختی است که در آیندهای نزدیک، جهانی را به تصویر میکشد که سیستم حقوقی قدیمی با فناوری جایگزین شده است. در این آینده، زندانیان برای دوره محکومیت خود به حالت خواب عمیق (هیپرسیلپ) درمیآیند — گونهای خواب مصنوعی که در آن زمان برایشان متوقف میشود. «دیوید دامیانی» روانشناس زندانی است که در یک مرکز بازسازی ذهنی به بررسی وضعیت زندانیان قبل از بیدار شدن نهایی آنها میپردازد. او تا حد زیادی به این سیستم ایمان دارد، تا اینکه با یک زندانی پرخطر به نام «الکساندر کور» روبرو میشود؛ فردی که در گذشته باعث از دست دادن همه چیز برای دیوید شده است. در طول جلسات روانی با کور، خطوط بین قربانی و خاطی، حقیقت و توهم، واقعیت و خواب شروع به محو شدن میکنند. فیلم با رویکردی هوشمندانه به مسائل اخلاقی حافظه، هویت و عدالت میپردازد و با استفاده از صحنههای پرتنش، موسیقی فشارآور و طراحی بصری لوکس، مخاطب را درگیر دنیایی پیچیده و غرقکننده میکند. «پرخوابی» نه تنها یک داستان علمی-تخیلی است، بلکه نقدی تند به ساختارهای قدرت، خشم شخصی و تلاش برای فراموشی.
خلاصه داستان: فیلم "سه طبقه" (Three Floors ) محصول سال ۲۰۲۱، به کارگردانی نانی مورتی، داستان دردناک و پیچیده سه خانواده را روایت میکند که در سه طبقه از یک برج آپارتمانی لوکس در منطقهای بورژوآزی زندگی میکنند. این فیلم براساس رمان "Le Case" اثر إرنستو ناننی نوشته شده و با نگاهی تیز هوشمندانه به روابط خانوادگی، قدرت، جنسیت و فراموشکردن اخلاق در برابر حفظ ظاهر اجتماعی، ذهن تماشاگر را درگیر میکند.
اولین طبقه متعلق به خانواده «مارچلو» است؛ مردی ثروتمند که همسرش را رها کرده و با عاشقش زندگی میکند. دومین طبقه متعلق به «چلا» و «فرانچسکا» است، زوجی که در ظاهر رابطهای ایدهآل دارند اما درون آن، مشکلات عمیق و رازهایی پنهان است. سومین طبقه نیز متعلق به «چیرو» و «کلارا» است که دختر جوانشان به دلیل یک اتفاق غمانگیز، در مرکز یک درگیری حقوقی و اخلاقی قرار میگیرد.
در طول داستان، مشخص میشود که هر سه خانواده درگیر مسائلی هستند که با احساس گناه، انکار و ترس از شرمساری اجتماعی همراه است. در حالی که یکی از والدین تصمیم میگیرد حقیقت را بپذیرد و مسئولیت بگیرد، دیگران ترجیح میدهند با انکار و فشار دادن به فرزندانشان، تمام چیز را فراموش کنند. این اختلاف نگاهها، نوعی نقد جامعه بورژوآزی است که اغلب ظاهر را مهمتر از واقعیت میداند.
فیلم با لحنی سفت و بدون تمایل به قضاوت مستقیم شخصیتها، به خوبی نشان میدهد که چگونه قدرت و ثروت میتواند انسان را از احساسات و اخلاق دور کند. استفاده از فضای بسته و برجسته آپارتمان، نماد روانی این انزوای اجتماعی است. "سه طبقه" یکی از بهترین آثار سینمای اروپایی است که با صراحت و بدون فریب، واقعیت تاریک خانوادهها را برملا میکند.
خلاصه داستان: فیلم "پدر پیو" (Padre Pio) محصول سال ۲۰۲۲، یک درام زندگینامهای است که به زندگی پدر پیو، یکی از معروفترین راهبهای کاتولیک در ایتالیا میپردازد. داستان فیلم در دوران پس از جنگ جهانی دوم رخ میدهد، زمانی که ایتالیا در آستانه تحولات بزرگ سیاسی و اجتماعی قرار دارد و اولین انتخابات آزاد پس از جنگ، کشور را درگیر اختلافات عمیق ایدئولوژیکی میکند. این تغییرات سیاسی نه تنها بر شهرهای بزرگ، بلکه بر روستاها و جوامع کوچک محلی نیز تأثیر میگذارد و منجر به شکافهای اجتماعی میشود. در این میان، Padre Pio شخصیتی مرکزی است که با وجود نقش مهمش در جامعه، با مشکلات داخلی و معنوی زیادی دست و پنجه نرم میکند. او در حال مبارزه با شیاطین شخصی خود است؛ شکهای عمیق درباره ایمان، فراموشی شدن، و تقابل با قدرتهای درونی و بیرونی است. این مبارزات درونی به همراه فشارهای سیاسی و اجتماعی، او را به یکی از تأثیرگذارترین چهرههای دینی در قرن بیستم تبدیل میکند. فیلم نه تنها به ایمان و خدمت انسانیت میپردازد، بلکه سوالاتی عمیق درباره تضاد بین خوبی و بدی، شک و یقین، و همراهی با خدا در شرایط دشوار را مطرح میکند. صحنههایی از دردمندیهای او، علائم مقدس، و تعاملاتش با مردم، تصویری واقعگرایانه و الهامبخش از زندگی این راهب ارائه میدهد. «پدر پیو» نمونهای از انسانی است که با تمامی ضعفها و ترسهایش، به یک نماد جهانی ایمان و صلح تبدیل میشود. فیلم با رویکردی جدی و همراه با جلوههای بصری زیبا و موسیقی متین، تلاش میکند تا دنیای معنوی و انسانی این شخصیت تاریخی را زنده کند. در نهایت، این فیلم داستانی است از تبدیل شدن یک فرد عادی به یک موجود غیرعادی – نه فقط از لحاظ معجزهآسا، بلکه از نظر تأثیرگذاری بر دنیای واقعی.
خلاصه داستان: فیلم "مادر مافیا" محصول سال 2023، داستان زندگی یک مادر معمولی آمریکایی را به شکلی غیرمنتظره و کمدی روایت میکند. این زن که زندگی نسبتاً آرامی را در آمریکا سپری میکرده، ناگهان با خبری شگفتانگیز روبرو میشود: او امپراتوری مافیای پدربزرگش را در ایتالیا به ارث برده است. این میراث غیرمنتظره، زندگی او را به طور کامل دگرگون میکند و او را وارد دنیای پر از خطر، دسیسه و البته کمدی مافیای ایتالیایی میکند. او که هیچ تجربهای در این زمینه ندارد، با هدایت "کونسیلییری" (مشاور) وفادار و کارکشتهی این تشکیلات، تلاش میکند تا جایگاه خود را به عنوان رئیس جدید تجارت خانوادگی حفظ کند. حضور یک زن آمریکایی بیتجربه در راس یک سازمان مافیایی سنتی، انتظارات همه را به چالش میکشد و موقعیتهای خندهدار و غیرقابل پیشبینی بسیاری را رقم میزند. او با روشهای غیرمعمول و گاهی اوقات احمقانه خود، در عین حال که سعی میکند از خود و امپراتوریاش دفاع کند، ناخواسته قوانین و سنتهای دنیای مافیا را نیز به سخره میگیرد. تضاد بین شخصیت ساده و بیغلوغش او و دنیای خشن و بیرحم مافیا، لحظات کمیک بسیاری را ایجاد میکند. فیلم "مادر مافیا" به بررسی موضوعاتی چون تغییرات ناگهانی زندگی، مواجهه با فرهنگهای متفاوت، رهبری به روشهای غیرمتعارف و قدرت یک زن در یک دنیای مردانه میپردازد.
خلاصه داستان: فیلم «مالوم» (Malum, 2023) یک فیلم ترسناک-درام است که داستانی پیچیده، روانی و مرموز از خانواده، فرقههای سیاه و قدرت نیروهایی فراتر از درک بشری را روایت میکند. فیلم حول محور لیزا ، یک افسر جوان و تازهکار پلیس میچرخد که به یک ایستگاه پلیس منزوی در حومه شهر منصوب میشود. این ایستگاه به دلیل حوادث عجیب و ناگهانی تعطیل شده بود و هنوز هیچ کس از دلایل دقیق آن خبر ندارد. لیزا با وجود تمام هشدارها و احساسات ناخوشایندی که در اولین لحظه در آنجا دارد، تصمیم میگیرد باقی بماند و سعی کند هویت واقعی این مکان و مرگهای غامضی که در گذشته رخ داده است، کشف کند.
با شروع تحقیقاتش، متوجه میشود که مرگ پدرش که سالها قبل و به شکلی مشکوک رخ داده، ارتباط مستقیمی با همین ایستگاه پلیس قدیمی و یک فرقه مخفی دارد. این فرقه، با استفاده از رسمهای جادویی و تأثیرگذاری بر ذهن انسانها، سالهاست که در سایه زندگی شهری، برنامههای خطرناک خود را اجرا میکنند. هر قدم که لیزا در مسیر کشف حقیقت برمیدارد، با موجودیتهایی عجیب و نیروهایی فرامنطقی روبهرو میشود که به نظر میرسد حتی فراتر از درک بشر هستند.
فیلم با صحنههایی ترسناک، صداگذاری فوقالعاده و فضایی تاریک و غرقکننده، مخاطب را درگیر دنیایی از تعلیق، رمز و راز و وجودهای غیرطبیعی میکند. «مالوم» نه تنها یک فیلم ترسناک است، بلکه نقدی عمیق به گذشتههای تاریک خانوادگی، سوءاستفاده از قدرت و تاریکیهایی است که میتوانند درون هر فردی نهفته باشد.
خلاصه داستان: سریال آنان که در آستانه مرگ هستند (Those About to Die) روایتی تاریک، عمیق و کمتر روایتشده از تاریخ روم باستان را به تصویر میکشد؛ اما نه از زاویهی امپراطوران، سرداران یا فتوحات بزرگ، بلکه از دل میدانهای خونآلود گلادیاتورها و پشت پردهی تجارت سرگرمی در این امپراتوری. این سریال نگاهی بیپرده به صنعتی دارد که با خون انسانها، بدنهای شکسته و روحهای فراموششده، شکوه و جلال امپراتوری را حفظ میکرد؛ صنعتی که هدفش فقط یک چیز بود: سرگرم کردن توده مردم و ساکت نگه داشتن آنها با خشونت، خون و شکوه نمایشی.
در این اثر، تماشاگر با دنیای پشت صحنهی میدانهای گلادیاتوری آشنا میشود؛ جایی که انسانها همچون کالا خرید و فروش میشوند، بردگان و جنگجویان برای زنده ماندن میجنگند، و مقامات فاسد برای سود بیشتر، مسابقات را دستکاری میکنند. در دل این دنیای بیرحم، شخصیتهایی از طبقات مختلف جامعه رومی وارد میدان میشوند: گلادیاتورهای بینام، زنان مجبور به مبارزه، سرمایهداران حریص، سیاستمداران بیرحم و تماشاگرانی که با تشویقهای بیوقفه، مرگ را جشن میگیرند.
سریال با فضاسازی چشمنواز، بازسازی دقیق تاریخی و دیالوگهای کوبنده، تصویر یک روم تماشاگرمحور و بیاخلاق را به نمایش میگذارد؛ جایی که «سرگرمی» به ابزاری برای کنترل جمعیت و تحکیم قدرت تبدیل شده است. بر خلاف آثار متداول که روم را با شکوه و تمدن نشان میدهند، این اثر نگاهی تیزبین و انتقادی دارد که تاریخ را از زاویه قربانیان روایت میکند. «آنان که در آستانه مرگ هستند» نه تنها نمایشی پرهیجان از گلادیاتورهاست، بلکه تاملی تلخ در باب خشونت، قدرت و بهای انسانی سرگرمی است.
خلاصه داستان: فیلم آداجیو (Adagio 2023) یک درام جنایی و پرتنش است که با محوریت خانواده، وفاداری و گذشتهای که هرگز کاملاً از بین نمیرود، روایت میشود. داستان درباره پسر یک گانگستر سابق است که به طور ناخواسته درگیر دسیسهای پیچیده شامل باجگیری و پلیسهای فاسد میشود. زمانی که او احساس میکند تنها راه نجاتش، پناه بردن به کسانی است که روزگاری به پدرش وفادار بودند، سراغ دوستان قدیمی او میرود. این مردان که سالهاست دنیای جرم و جنایت را پشت سر گذاشتهاند و به زندگی آرام و بیحاشیهای روی آوردهاند، اکنون با یک انتخاب سخت مواجهاند: نادیده گرفتن درخواست کمک یا بازگشت به دنیایی که میدانند پایان خوشی ندارد. آنها، با وجود سن بالا و آسیبهایی که از گذشته خوردهاند، تصمیم میگیرند جان خود را به خطر بیندازند تا پسر دوست قدیمیشان را از مخمصه نجات دهند. آداجیو فیلمی است پر از لحظات احساسی، تنش و اکشنهای حسابشده، که گذشته را در تقابل با زمان حال قرار میدهد و نشان میدهد برخی روابط و تعهدات هیچگاه از بین نمیروند. این فیلم با لحنی سنگین و موسیقیهایی تأثیرگذار، فضایی تلخ و در عین حال انسانی خلق میکند که یادآور آثار کلاسیک سینمای جنایی است.
خلاصه داستان: فیلم «مرد یخی» روایتی حماسی، ابتدایی و سرشار از خشونت خام طبیعت است که بیننده را به حدود ۵۳۰۰ سال پیش و در دل کوههای سرد و خشن آلپ میبرد؛ زمانی که انسانها در دل طبیعت، بیپناه و وابسته به غریزه بقا میزیستند. داستان بر محور کلاب، رهبر قبیلهای کوچک در دوران نوسنگی، میچرخد؛ مردی قدرتمند و در عین حال درونگرا که مسئولیت محافظت از خانواده و قوم خود را بر دوش دارد. اما در غیاب او و در حالیکه برای تأمین غذا به شکار رفته، قبیلهاش به دست مهاجمان ناشناس قتلعام میشود و تنها پسر خردسالش از این جنایت جان سالم به در میبرد. با بازگشت کلاب و دیدن خرابی و مرگ اطرافیانش، او به مردی تبدیل میشود که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. فیلم با پرداختی مینیمالیستی و بدون دیالوگهای رایج، بر تصویر، صداهای طبیعی و زبان بدن تکیه دارد و با فضاسازی واقعگرایانهاش، تماشاگر را در دل دوران پیشاتاریخ غوطهور میسازد. از این لحظه، مسیر کلاب تنها یک هدف دارد: انتقام. او در دل طبیعت بیرحم، با سرمای کشنده، گرسنگی، حیوانات وحشی و درد روانی ناشی از فقدان خانوادهاش دست و پنجه نرم میکند تا به مهاجمان برسد. اما فیلم تنها داستان یک انتقام نیست؛ بلکه سفری درونی به سمت خوی وحشی انسان، مرز میان انسان و حیوان، و قدرت تسلیمناپذیر بقاست. جلوههای بصری خیرهکننده، موسیقی آمیخته با صداهای خام طبیعت، و بازی قدرتمند بازیگر نقش کلاب، تجربهای بیکلام اما عمیق از درد، خشم و رهایی را خلق میکند. «مرد یخی» در نهایت اثری است که گذشته بسیار دور را با احساسات جهانی و امروزی پیوند میزند: عشق، خشم، مرگ، بقا و انتقام؛ و بهجای تکیه بر زبان، با تصویر و احساس، داستانی فراموشنشدنی را روایت میکند.