خلاصه داستان: انیمیشن «شب در موزه: کهمونره دوباره برمیخیزد» (Night at the Museum - Kahmunrah Rises Again, 2022) ، نسخه جدید و انیمیشنی از فرنچایز معروف "شب در موزه" است که برای تماشای خانگی در پلتفرمهای دیجیتال منتشر شده است. داستان حول محور نیک دالی میچرخد، پسر جینیفر دالی از قسمتهای قبلی، که به تازگی مشغول کار در همان موزه شبانه شده است. با وجود تمام هشدارها، نیک سعی میکند از نقشههای قدیمی پدرش استفاده کند و بدون قصد، راه را برای بازگشت یکی از شریرترین شخصیتهای مجموعه، کهمونره ، باز میکند. کهمونره، فرعون بدخواه و طموحپرست، با استفاده از نیروی جادویی مجسمههای موزه، برنامهی تسخیر جهان را دنبال میکند. حالا نیک باید با کمک شخصیتهای آشنا مثل لئو، جنگجوی رومی، و تدی روزولت، جان موزه و حتی جهان را نجات دهد. انیمیشن با تلفیق عناصر کمدی، ماجراجویی و حس نوستالژی، دوباره مخاطب را به دنیای جادویی شب در موزه میبرد. صحنههای پرانرژی، شخصیتهای رنگارنگ و داستانی شیک، این انیمیشن را به یک تجربه سرگرمکننده برای تمام خانواده تبدیل کرده است.
خلاصه داستان: داستان جذاب و پرکششی را روایت میکند که حول محور رابطه غیرمعمول بین یک کلاهبردار حرفهای به نام لولو و یک کودک باهوش و شیطان به نام کید میچرخد. این دو به صورت اتفاقی در مسیر زندگی یکدیگر قرار میگیرند و بهمرور، یک همکاری منحصربهفرد را آغاز میکنند. لولو با استفاده از مهارتهای فریبکارانه خود و ذهن تیزبین کید، شروع به کلاهبرداری از افراد ثروتمند میکند و این دو، زندگی ماجراجویانه و پرهیجانی را در کنار هم تجربه میکنند.
با این حال، در میان این ماجراهای رنگارنگ، یک اتفاق غیرمنتظره مسیر زندگی آنها را تغییر میدهد. این رویداد نهتنها دینامیک رابطه آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه ممکن است پیوند عمیقی که بین لولو و کید شکل گرفته است را تا مرز فروپاشی پیش ببرد. فیلم با ترکیب عناصر کمدی، درام و هیجان، به بررسی مفاهیمی مانند اعتماد، خانواده و انتخابهای اخلاقی میپردازد و مخاطب را تا آخرین لحظه درگیر خود نگه میدارد. پایان باز فیلم بیننده را به تفکر وامیدارد: آیا این دو شخصیت میتوانند بر چالشهای پیش رو غلبه کنند یا مسیرشان برای همیشه از هم جدا میشود؟
خلاصه داستان: یلم سلام، عشق، دوباره روایتی احساسی، بالغ و لطیف از فرصتی دوباره برای عشق در دل شرایط پیچیده مهاجرت و واقعیتهای زندگی مدرن است. داستان از جایی آغاز میشود که جوی و اتان، دو عاشق قدیمی که پنج سال پیش به دلایلی از یکدیگر جدا شدهاند، بهطور غیرمنتظرهای در کانادا دوباره با هم روبهرو میشوند. آنها هر دو طی این سالها تغییر کردهاند؛ شخصیتهایشان پختهتر شده، رویاهایشان مسیر متفاوتی گرفته و زخمهای گذشته، بخشی از وجودشان شده است. با اینکه ظاهرشان آرام است، اما برخورد دوباره، شعلهای از احساسات خاموش را روشن میکند.
فیلم به زیبایی کشمکشهای درونی آنها را میان انتخاب عشق و واقعیتهای بیرونی مانند مهاجرت، مسائل کاری و تفاوتهای فرهنگی به تصویر میکشد. جوی در کانادا شغلی باثبات دارد، اما هنوز درگیر خاطرات گذشته است. اتان نیز پس از بازگشت به کشور، حالا برای پیشرفت دوبارهاش مجبور به ترک دوباره وطن شده و نمیداند آیا باید دل را به گذشته بدهد یا با آینده پیش برود. در میان خیابانهای بارانی، کافههای کوچک و خاطرات نیمهتمام، رابطهای دوباره شکل میگیرد که اینبار نه از سر شور جوانی، بلکه با چاشنی واقعبینی و بلوغ همراه است.
کارگردان با نگاهی شاعرانه، تضاد میان انتخابهای عقلانی و احساسات قلبی را در بستری مهاجرپذیر و چندفرهنگی بررسی میکند. موسیقی ملایم، قابهای رنگپریده و بازیهای درخشان بازیگران، فیلم را به اثری لطیف اما پرکشش تبدیل کرده است. فیلم نه تنها درباره عشق، بلکه درباره تصمیمگیری در بزنگاههای زندگی است؛ جایی که باید میان ماندن و رفتن، گذشته و آینده، و دل و منطق یکی را انتخاب کرد. سلام، عشق، دوباره داستانی است از عشقهای نیمهتمام، فرصتی دوباره و این سؤال که آیا عشق واقعی میتواند در تلاقی دوباره، شکوفا شود؟
خلاصه داستان: انیمیشن "شیشهگر وینسنت" (Vincent the Glassmaker - 2025) یک شاهکار بصری و عاشقانهی تاریخی است که در دوران جنگ جهانی اول روایت میشود. وینسنت، جوانی خجالتی و بااستعداد که در دهکدهای کوچک در فرانسه به همراه پدرش (با صداپیشگی ایان مکشین) به ساخت شیشههای رنگی برای کلیساها مشغول است، زندگی آرامی دارد تا زمانی که آلیز (اِما واتسون)، دختر سرکش یک افسر ارشد نظامی، وارد زندگی او میشود. آلیز که برای فرار از فشارهای پدر و جامعه به این دهکده پناه آورده، مجذوب هنر و ظرافت کارهای وینسنت میشود.
با شعلهور شدن جنگ، سایهی تاریک آن به دهکده نیز میرسد. وینسنت که با ارزشهای صلحطلبانه بزرگ شده، حالا باید بین وفاداری به اصول هنری خود و حفاظت از عزیزانش یکی را انتخاب کند. رابطهی ظریف او و آلیز در میان این طوفان، با صحنههایی خیرهکننده به تصویر کشیده میشود - از رقص نور از میان شیشههای رنگارنگ کارگاه تا انفجارهای مهیب جنگ که همچون شیشهای تکهتکه میشوند