خلاصه داستان: این فیلم زندگینامهای به کارگردانی جیمز منگولد، داستان تحول هنری باب دیلن (با بازی تیموتی شالامی) را از یک نوازنده گمنام فولک در مینهسوتا به یک ستانه جنجالی موسیقی راک روایت میکند. شالامی با اجرایی خیرهکننده، نه تنها ظاهر و حرکات دیلن را تقلید میکند، بلکه روح سرکش و پیچیده این هنرمند افسانهای را نیز به تصویر میکشد. فیلم به خوبی تضادهای دیلن جوان را در مواجهه با شهرت ناگهانی و تغییر مسیر جسورانهاش از موسیقی آکوستیک به الکتریک نشان میدهد - تصمیمی که در زمان خود انقلابی در صنعت موسیقی ایجاد کرد و باعث خشم طرفداران سنتیگرای او شد.
منگولد با استفاده از فیلمبرداری گرم و نورپردازی نوستالژیک، فضای نیویورک دهه 1960 را با جزئیاتی غنی بازسازی میکند. صحنههای کنسرت، به ویژه اجرای جنجالی نیوپورت فولک فستیوال 1965، با انرژی و اضطرابی مسحورکننده به تصویر کشیده شدهاند. بازیگران مکمل مانند ادوارد نورتون در نقش پیت سیگر و الا فنینگ در نقش سو روتولو، بُعدی انسانی به این داستان هنری میبخشند.
فیلمنامه هوشمندانه به جای ارائه یک زندگینامه خطی، بر لحظات کلیدی و بحرانهای خلاقانه دیلن تمرکز دارد. موسیقی متن که شامل بازخوانیهای بدیع از ترانههای ماندگار دیلن است، نه تنها فضاسازی میکند، بلکه به عنوان راوی احساسات درونی شخصیت اصلی عمل میکند. طراحی لباس و صحنه به دقت دوره تاریخی را بازتاب میدهد و به باورپذیری داستان میافزاید.
اگرچه برخی ممکن است انتظار پرداخت عمیقتری به زندگی شخصی دیلن را داشته باشند، اما تمرکز فیلم بر سفر هنری او انتخاب آگاهانهای است که به اثر وحدت موضوعی میبخشد. "کاملاً ناشناخته" بیش از آنکه یک زندگینامه متعارف باشد، تأملی درخشان درباره ماهیت هنر، اصالت و هزینههای شهرت است. این فیلم نه تنها برای طرفداران دیلن، بلکه برای هر کسی که به داستانهای رشد هنری علاقه دارد، تجربهای تماشایی و الهامبخش ارائه میدهد.
خلاصه داستان: در فیلم در اعماق کَسی، یک غواص ماهر، که از کودکی با کابوس از دست دادن پدرش در حملهٔ کوسه دستوپنجه نرم میکند، تصمیم میگیرد با همراهی همسرش، گرگ، به همان منطقه بازگردد تا با ترسهایش روبهرو شود. در حین جستوجوی یک کشتی غرقشده، قایق آنها توسط گروهی از دزدان دریایی تصرف میشود که آنها را مجبور میکنند برای بازیابی محمولهٔ مواد مخدر غرقشده، به آبهای پر از کوسه شیرجه بزنند...
فیلم Into the Deep محصول کشور آمریکا و در ژانر اکشن, هیجان انگیز میباشد و به کارگردانی Christian Sesma در سال 2025 ساخته شده است. در فیلم در اعماق بازیگرانی چون Callum McGowan، Jon Seda، Scout Taylor-Compton و... به ایفای نقش پرداخته اند
خلاصه داستان: انیمیشن "جنتری چاو و نبرد با دنیای تاریک" (Jentry Chau vs. The Underworld - 2024) یک ماجراجویی فراطبیعی سرشار از اکشن و طنز است که فرهنگ چینی-آمریکایی را با اساطیر شرقی درهم میآمیزد. جنتری چاو، نوجوانی چینی-آمریکایی که در شهر کوچک ال پاسو، تگزاس زندگی میکند، همیشه سعی کرده قدرتهای عجیب خود - مانند توانایی دیدن ارواح و کنترل سایهها - را پنهان کند. اما وقتی شیطانزادهای به نام لرد شیائو (با صداپیشگی راندال پارک) او را پیدا میکند، جنتری متوجه میشود که این موجود اهریمنی قصد دارد قدرتهای او را برای باز کردن دروازهای به دنیای زیرین تصاحب کند.
با کمک مادربزرگ روحبینیاش (میشل یئو) و دوستان غیرمنتظرهاش - از جمله دی جی، دوست وفادار اما ترسویش، و لین لینگ، روح یک جنگجوی باستانی که در چتر خانوادگی آنها زندگی میکند - جنتری باید رازهای میراث اجدادی خود را کشف کند. سفر آنها از خیابانهای خاکی تگزاس تا معابد اسرارآمیز چین، پر از موجودات افسانهای شرقی (مانند جیانگشیها و هو لی جینگها) و صحنههای اکشن خیرهکننده است که در آنها جنتری یاد میگیرد چگونه از چتر جادویی خانوادهاش به عنوان سلاح استفاده کند
خلاصه داستان: در انیمه "کیتارو و دنیای یوکای" (Kitaro and the Yokai Realm - 2025)، جهان جایی است که انسانها و یوکایها (موجودات افسانهای ژاپنی) قرنهاست در تعادل شکنندهای در کنار هم زندگی میکنند. کیتارو، نوجوانی نیمهانسان-نیمهیوکای که با چشمی تکواحدی و موهایی سفید شناخته میشود، همیشه از راز تولد خود و ناپدید شدن والدینش در کودکی بیخبر بوده است. اما وقتی نیروهای تاریکی به رهبری نورا رهیو (شاهزادهی فراموششده یوکایها) شروع به برهم زدن این تعادل میکنند، کیتارو متوجه میشود که سرنوشت او با این جنگ باستانی گره خورده است.
همراه با گروهی از دوستان غیرمنتظره - از جمله میزوکی (دختر انسان با توانایی دیدن یوکایها) و نزومیاوتو (موش یوکای بازیگوش) - کیتارو سفری حماسی را از روستاهای دورافتاده ژاپن تا قلمرو اسرارآمیز یوکایها آغاز میکند. در این راه، او با موجوداتی خارقالعاده روبرو میشود: از کاپاهای شیطنتپیشه گرفته تا تسوچیگوموهای مرموز، که هر یک آزمونی برای رشد تواناییهای او هستند. انیمیشن خیرهکننده فیلم، ترکیب هنر سنتی جوکیای با فناوری دیجیتال مدرن، دنیایی زنده و پرجزئیات خلق کرده که گویی از طومارهای قدیمی ژاپنی به صفحه سینما آمده است
خلاصه داستان: فیلم "روز مبارزه میکی" (Mickey's Fight - 2025) یک درام ورزشی خشن و احساسی درباره رستگاری و قدرت بخشش است. میکی رایان (با بازی تام هاردی در یکی از نقشآفرینیهای ماندگارش)، بوکسوری است که روزی ستارهای درخشان بود، اما حالا پس از سالها اعتیاد، شکست و فرار از مسئولیتها، به مردی شکسته تبدیل شده است. وقتی شانس آخرین مبارزه حرفهای به او پیشنهاد میشود، میکی این فرصت را نه برای بازگشت به اوج، بلکه برای جبران اشتباهات گذشته در قبال برادر کوچکترش جیمی (با بازی پل دینو) و خانوادهای که سالهاست او را طرد کردهاند، میپذیرد.
تمرینات سخت برای این مبارزه، میکی را با دو دشمن بزرگ روبرو میکند: "کابوی" جونز (با بازی رابرت دنیرو)، حریف قدیمی که حالا قهرمان جهان است، و شیاطین درونی خودش - خاطراتی از طردشدگی، خشونت و بدهیهای انباشته به باندهای محلی. رابطه پیچیده میکی و جیمی، که حالا مربی او شده، قلب تپنده فیلم است؛ دیالوگهای تندوتیز این دو برادر که گاهی به مشاجرههای فیزیکی میرسد، روند درمان زخمهای قدیمی را به تصویر میکشد.
فیلم با صحنههای مبارزه نفسگیر که با دوربینهای متحرک و نورپردازی خشن فیلمبرداری شده، و لحظات سکوت پرتنش بین شخصیتها، تماشاگر را تا آخرین ثانیه میخکوب میکند. نقطه اوج فیلم نه مبارزه نهایی، بلکه صحنه آشتی میکی و مادر پیرش (با بازی فرانسیس مکدورمند) است که پس از ده سال سکوت، در گوشی به او میگوید: "همه میدانستیم روزی مرد واقعیات را پیدا میکنی
خلاصه داستان: فیلم "لیست تعطیلات چارلی" (Charlie's Holiday List - 2025) یک کمدی-درام دلگرمکننده درباره خانواده، فقدان و قدرت پیوندهای عاطفی است. چارلی (با بازی رایان رینولدز)، که برای اولین بار تعطیلات کریسمس را در خانه خانواده همسرش میگذراند، پس از فوت ناگهانی مادرشوهر محبوبش (جودی فاستر در نقشی به یاد ماندنی)، تصمیم میگیرد با ایجاد سنتهای جدید، این خانواده پراکنده را دوباره به هم نزدیک کند. اما خواسته او برای "کریسمسی کامل" بیشتر از آنکه به همدلی منجر شود، تمامی تنشها و رنجشهای قدیمی را به سطح میآورد.
از پدرشوهر سرسخت (با بازی برایان کاکستون) که نمیتواند غم خود را بروز دهد، تا خواهرزن رقابتجو (با بازی فلورنس پیو) که چارلی را عامل تمام مشکلات میداند، هر یک از اعضای خانواده به شیوهای منحصربفرد با این فقدان کنار میآیند. چارلی که در ابتدا فقط میخواست "مفید باشد"، به تدریج درمییابد که شفا یافتن نیاز به زمان دارد و گاهی بهترین کمک، فقط حضور داشتن است - حتی در میان آشفتگیها.
فیلم با ترکیب لحظات خندهدار (مثل فاجعهٔ آشپزی چارلی یا مسابقه نامتعارف تزئین درخت کریسمس) و صحنههای احساسی عمیق، تصویری واقعگرایانه از سوگ جمعی ارائه میدهد. موسیقی گرم و نوستالژیک کریسمس (ساخته جان برایون) تضاد زیبایی با هیاهوی دراماتیک داستان ایجاد میکند. در نهایت، این اشتباهات، گفتوگوهای صادقانه و حتی جروبحثهایشان است که به این خانواده کمک میکند راهی برای عشق ورزیدن دوباره پیدا کنند
خلاصه داستان: فیلم «قمارباز کلان» (High Rollers - 2025) یک تریلر جنایی پرتعلیق با بازی خیرهکننده جان تراولتا در نقش میسون، دزد حرفهای و باهوشی است که به همراه گروهش زندگی پرزرقوبرقی در لاسوگاس دارد. میسون که همیشه یک گام از پلیس و رقبایش جلوتر است، این بار با تهدیدی جدی روبرو میشود: سالازار، رقیب قدیمی و بیرحم او، برای انتقامجویی، آملیا دکر (با بازی ال فانینگ) - دوستدختر میسون - را ربوده و به گروگان گرفته است.
سالازار شرط آزادی دکر را انجام یک سرقت غیرممکن از کازینوی افسانهای «گلدن تاگر» قرار میدهد؛ جایی که نه تنها سیستمهای امنیتی پیشرفته دارد، بلکه تحت کنترل باندهای مافیایی قدرتمندی است. میسون که بین عشق به دکر و خطر این مأموریت خودکشی گیر کرده، باید در عرض ۴۸ ساعت هم از دست افبیآی فرار کند، هم با رقبای سالازار بجنگد و هم نقشهای هوشمندانه برای این سرقت طراحی کند.
فیلم با ترکیب اکشنهای نفسگیر، تعقیبوگریزهای پرسرعت و لحظات پرتنش روانی، تماشاگر را تا آخرین لحظه روی صندلی میخکوب میکند. جان تراولتا در این نقش، ترکیبی جذاب از شخصیت کاریزماتیک یک آنتیقهرمان و آسیبپذیری یک مرد عاشق را به نمایش میگذارد. صحنههای موازی بین عملیات سرقت پرتنش در کازینو و گروگانگیری دردناک دکر، بر شدت دراماتیک فیلم میافزاید
خلاصه داستان: سریال «استودیو» (The Studio - 2025) یک کمدی-درام تیزبینانه است که با طنزی گزنده به دنیای پرهیاهوی هالیوود میپردازد. مت رمیک (با بازی خیرهکننده ست روگن)، مدیر خلاق و ایدهپرداز یک استودیوی فیلمسازی بزرگ است که میان فشارهای بیامان سلبریتیهای خودشیفته، سرمایهگذاران حریص و مدیران بیذوق هنری گرفتار شده است. هر روز برای او چالشی جدید است: از جنگ بر سر بودجههای کلان گرفته تا تحمل خواستههای غیرمنطقی بازیگران مشهور، و تلاش برای حفظ یک اثر هنری در دنیایی که پروژههای خلاقانه به آمار فروش گره خوردهاند.
رمیک شخصیتی پیچیده دارد - از یک سو عاشق سینماست و به هنر فیلمسازی اعتقاد دارد، اما از سوی دیگر مجبور است در بازیهای سیاسی هالیوود شرکت کند تا استودیو و تیمش را سرپا نگه دارد. سریال با نگاهی طنزآمیز اما عمیق، تناقضات دنیای مدرن سرگرمی را بررسی میکند: چگونه میتوان در سیستمی که الگوریتمها بیش از داستانها اهمیت پیدا کردهاند، هنوز فیلمهای باارزش ساخت؟ رابطه عشق-نفرت رمیک با صنعتی که هم به آن نیاز دارد و هم از آن بیزار است، یکی از جذابترین جنبههای داستان محسوب میشود
خلاصه داستان: سریال «قانون از نظر لیدیا پوئت» (The Law According to Lidia Poët) بر اساس داستان واقعی اولین وکیل زن ایتالیایی ساخته شده است. لیدیا پوئت، زنی پیشرو و جسور در اواخر قرن نوزدهم، پس از سالها تحصیل و تلاش، موفق میشود به عنوان اولین زن وکیل در ایتالیا پروانه وکالت بگیرد. اما سیستم قضایی مردسالار آن زمان به سرعت او را از این حق محروم میکند و دادگاه عالی تورین حکم به ممنوعیت وکالت زنان میدهد. لیدیا که حاضر به پذیرش این بیعدالتی نیست، با کمک برادرش که خود وکیلی سرشناس است، درخواست تجدیدنظری تاریخی آماده میکند تا علیه این تصمیم مبارزه کند.
در طول این مسیر پرچالش، لیدیا نه تنها با مقاومت سیستم قضایی، بلکه با پیشداوریهای اجتماعی و محدودیتهای فرهنگی روبهرو میشود. با این حال، او از مواجهه با این موانع هراسی ندارد و با استفاده از هوش، استعداد و دانش حقوقی خود، به طور غیررسمی به بررسی پروندههای مختلف میپردازد. همکاری او با برادرش و تلاشهایش برای اثبات شایستگی زنان در حرفه وکالت، تغییرات اجتماعی مهمی را رقم میزند. این سریال نه تنها یک درام حقوقی جذاب است، بلکه روایتی الهامبخش از مبارزه یک زن برای برابری و عدالت در جامعهای است که حاضر به پذیرش او نیست
خلاصه داستان: در فیلم "سگ اسکی باز" (Powder Pup - 2025)، ما با شان کندریک (با بازی جیکوب ترمبلی) آشنا میشویم، نوجوان شانزدهسالهای که تمام زندگیاش را در ساحل مالیبو گذرانده و عاشق موجسواری است. وقتی پدرش (کایل چندلر) به دلایل شغلی مجبور میشود خانواده را به شهر کوچک بیگ اسکای در مونتانا منتقل کند، شان احساس میکند دنیایش به پایان رسیده است. برف به جای شن، کوههای سربه فلک کشیده به جای اقیانوس بیکران - همه چیز برای او غریب و ناخوشایند است.
اما همه چیز زمانی تغییر میکند که شان با "بادی"، یک بولداگ انگلیسی چاق و دوستداشتنی با استعداد غیرمنتظره در اسنوبوردسواری آشنا میشود. این سگ ناجور که توسط سارا (با بازی مایسی ریچاردسون-سلز)، دختر نوجوانی که در پیست اسکی کار میکند، نگهداری میشود، شان را وارد دنیای هیجانانگیز ورزشهای زمستانی میکند. در ابتدا، شان فقط برای خوشحال کردن بادی اسنوبوردسواری را امتحان میکند، اما به زودی متوجه میشود که استعداد پنهانی در این ورزش دارد.
همراهی این دو موجود نامتجانس - نوجوانی که از برف متنفر است و سگی که عاشق آن است - منجر به شرکت آنها در مسابقه معتبر "پودر فست" میشود. در طول تمرینات، شان نه تنها دوستی واقعی را تجربه میکند، بلکه یاد میگیرد که تغییر، همیشه بد نیست و گاهی بهترین چیزهای زندگی در غیرمنتظرهترین مکانها پیدا میشوند. صحنههای نفسگیر اسنوبوردسواری در دامنههای پوشیده از برف، همراه با موسیقی پویای مارک روونسون، فیلم را به تجربهای دیدنی تبدیل میکند