خلاصه داستان: آخرالزمان زد: شروع یک پایان فیلمی مهیج، پرتنش و آخرالزمانی است که داستانی آشنا اما نفسگیر از فروپاشی تمدن بشری را به تصویر میکشد. شیوع یک ویروس ناشناخته و مرگبار در سراسر جهان، انسانها را به موجوداتی زامبیمانند، بیرحم و غیرقابلکنترل تبدیل میکند. سرعت گسترش این بیماری آنقدر زیاد است که دولتها سقوط میکنند، شهرها به ویرانه تبدیل میشوند و وحشت بر کل دنیا سایه میافکند. در این دنیای ویرانشده، گروهی از بازماندگان با گذشتهها، باورها و اختلافات گوناگون، مجبور به همکاری میشوند تا شانس خود را برای بقا حفظ کنند. هر تصمیم اشتباه میتواند به قیمت جان یکی از آنها تمام شود. فیلم با تعلیق هوشمندانه، طراحی واقعگرایانهی زامبیها و ترکیب لحظات احساسی با صحنههای اکشن، مخاطب را مدام در لبهی صندلی نگه میدارد. آیا امیدی برای نجات وجود دارد؟ آیا واکسنی ساخته میشود یا همهچیز به پایان رسیده؟ در کنار ترس از زامبیها، خطر واقعی شاید در میان خود انسانها پنهان باشد. Apocalypse Z یادآور این حقیقت است که در بحرانهای بزرگ، انسانیت سختترین چیزیست که باید حفظش کرد.
خلاصه داستان: فیلم تاکسی سیاه داستانی دلهرهآور و روانشناسانه را روایت میکند که در آن یک زوج جوان پس از یک شب تفریح، سوار تاکسیای میشوند که ظاهراً معمولی به نظر میرسد. راننده که در ابتدا آرام و بیخطر به نظر میرسد، بهتدریج رفتارهایی مشکوک از خود نشان میدهد و بهجای بردن آنها به مقصدشان، مسیر را به جادهای دورافتاده و ناشناخته تغییر میدهد. این زوج ابتدا گمان میکنند که راننده شاید اشتباه کرده، اما کمکم متوجه میشوند که ماجرا چیزی فراتر از یک مسیر اشتباهی است. راننده با رفتاری سرد و مرموز، وارد بازی روانی خطرناکی با آنها میشود و لحظه به لحظه، فضای ماشین سنگینتر و ترسناکتر میشود. زوج تلاش میکنند راهی برای فرار پیدا کنند، اما راننده همه چیز را برنامهریزی کرده و آنها را در یک دام کامل گرفتار کرده است. فیلم با فضایی بسته و پرتنش، احساس وحشت را به مخاطب منتقل میکند و با پیشرفت داستان، انگیزه واقعی و تاریک راننده آشکار میشود؛ انگیزهای که ریشه در گذشتهای تلخ دارد. تاکسی سیاه با بازیهای قوی، فیلمبرداری خاص و فضاسازی تاریک، ترسی واقعی از اعتماد کور به افراد غریبه را به تصویر میکشد و بیننده را تا آخرین لحظه در تعلیق و اضطراب نگه میدارد. داستان نهتنها بر پایه ترس فیزیکی، بلکه بر ترس روانی، بیاعتمادی و جنبههای تاریک روان انسان تمرکز دارد. این فیلم یک هشدار بیپرده نسبت به خطراتیست که ممکن است پشت ظاهر آرام و معمولی افراد پنهان شده باشد.
خلاصه داستان: فیلم استری یک اثر ترسناک-کمدی هندی است که داستان آن در شهر کوچکی به نام چندری میگذرد؛ جایی که مردان شبها از ترس ربوده شدن توسط روحی مرموز به نام "استری" به شدت نگراناند. این روح، تنها در شب ظاهر میشود و گفته میشود که مردان را از خانههایشان میرباید و تنها لباسهایشان را باقی میگذارد. مردم شهر، برای حفاظت از خود، با استفاده از جملاتی نظیر "استری، فردا بیا" بر در و دیوار خانهها مینویسند تا روح را دور کنند. در این میان، ویکی، مردی جوان و خوشقلب که خیاط ماهری است، به همراه دوستانش تصمیم میگیرد راز پشت این روح را کشف کند. او درگیر ماجرای عشقی با دختری مرموز میشود که هیچکس در شهر او را نمیشناسد، و همین آشنایی شک و تردیدهایی درباره هویت واقعی دختر و ارتباط احتمالیاش با استری به وجود میآورد. فیلم با تعادل میان طنز و وحشت، فضای خاصی ایجاد میکند و همزمان به نقدهای اجتماعی مانند نقش جنسیت، باورهای خرافی و ترسهای جمعی نیز میپردازد. استری با بازیهای خوب، فیلمنامهای خلاقانه، و فضاسازی دقیق، تجربهای متفاوت و سرگرمکننده را رقم میزند. در نهایت، ماجرا نهتنها راز استری را افشا میکند، بلکه پیچیدگیهای باورهای سنتی و رفتار جامعه نسبت به ناشناختهها را نیز به چالش میکشد.
خلاصه داستان: فیلم استریم داستان خانواده "کینان" را روایت میکند که برای تقویت روابط خانوادگی تصمیم میگیرند تعطیلاتی آرام را در یک هتل کوچک و قدیمی بگذرانند. این هتل که در یک منطقه دورافتاده واقع شده، قرار است مکانی باشد که آنها از شلوغیهای زندگی روزمره فرار کنند و به آرامش برسند. اما به محض ورود به هتل، همه چیز به طرز وحشتناکی تغییر میکند. خانواده کینان به سرعت متوجه میشوند که هتل به هیچوجه آنطور که به نظر میرسید، امن و آرام نیست. آنها با چهار قاتل دیوانه روبرو میشوند که به طرز خلاقانه و وحشیانهای شروع به انجام قتلهایی مرموز در هتل میکنند. قاتلان با استفاده از ترفندهای منحصر به فرد و پیچیده، هر لحظه به دنبال قربانی بعدی هستند. این ترس و وحشت به شدت بر خانواده کینان تأثیر میگذارد و آنها مجبور میشوند برای بقا و نجات جانشان تلاش کنند. در این سفر، اعضای خانواده با چالشهای وحشتناکی روبهرو میشوند که روابط آنها را به آزمایش میگذارد. فیلم با ترکیب ترس، تعلیق و ماجراجویی، تماشاگر را در یک فضای پر از دلهره و اضطراب قرار میدهد و سؤالاتی در مورد روابط خانوادگی و چگونگی واکنش افراد در شرایط بحرانی مطرح میکند.
خلاصه داستان: فیلم "شایعات" داستانی پر از تنش و هیجان را روایت میکند که در آن رهبران هفت اقتصاد برتر دنیا، به منظور انتشار بیانیهای مهم درباره بحرانی جهانی، به یک سفر به دل جنگل میروند. این بحران جهانی، که تأثیرات جدی بر تمامی کشورهای جهان دارد، نیاز به اقدام فوری و هماهنگ دارد. رهبران قصد دارند در این بیانیه جهانی، راهحلهایی برای مدیریت بحران ارائه دهند. اما در طول سفر، به طور غیرمنتظرهای گم میشوند و راهی برای خروج از جنگل پیدا نمیکنند. به تدریج، خطرات مرگباری که در جنگل تهدیدشان میکند، شامل حیوانات وحشی، شرایط جوی دشوار و حتی تهدیدات انسانی میشود. هر یک از رهبران با چالشهای مختلفی روبهرو میشوند که آنها را مجبور به استفاده از تمام توانمندیهایشان برای بقا و پیدا کردن راهحل برای خروج از وضعیت میکند. در این شرایط بحرانی، تعاملات پیچیده بین شخصیتها و تفاوتهای آنها در تصمیمگیریها بیشتر نمایان میشود. فیلم همچنین به موضوعاتی مانند مسئولیتپذیری، سیاستهای جهانی و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی میپردازد. در نهایت، هر یک از این رهبران میآموزند که برای مواجهه با بحرانها، باید بر خلاف گذشته به همکاری و اتحاد متکی باشند و تنها از طریق همبستگی میتوانند از شرایط نجات پیدا کنند.
خلاصه داستان: فیلم هیولای تو داستان لورا را روایت میکند، بازیگری مهربان، حساس و فاقد اعتمادبهنفس که پس از جداییای عاطفی و سنگین، به انزوا کشیده شده و دچار نوعی سردرگمی روانی میشود. او در تنهاییِ آپارتمانش، با هیولایی عجیب و ترسناک که در کمدش پنهان شده، روبهرو میشود. برخلاف ظاهر ترسناک این موجود، هیولا نشان میدهد که نه دشمن، بلکه نماد خشم سرکوبشده و قدرت درونی لوراست. با گذشت زمان، لورا رابطهای عجیب اما عمیق با هیولا برقرار میکند؛ رابطهای که به او یاد میدهد چگونه احساسات واقعیاش را بشناسد، ابراز کند و از آنها برای رشد شخصی استفاده کند. لورا تحت تأثیر این موجود، شروع به بازسازی خود، تقویت اعتمادبهنفس و بازیابی قدرت زنانهاش میکند. هیولا نقش راهنمایی را ایفا میکند که لورا را به درون تاریکترین بخشهای ذهنش میبرد تا با ترسهایش روبرو شود. فیلم با روایتی استعاری و سورئال، به زیبایی چگونگی تبدیل رنج به قدرت را به تصویر میکشد. هیولای تو نهتنها داستانی درباره یک هیولای خیالیست، بلکه روایتی پر احساس از مواجهه با زخمهای درونی و عبور از بحرانهای روحیست. در نهایت، لورا درمییابد که این هیولا بخشی از خودش است، و با پذیرش آن، قویتر، جسورتر و آزادتر میشود.
خلاصه داستان: فیلم "خانه زیبا: تولد دوباره" (Home Sweet Home: Rebirth) یکی از جذابترین آثار سینمایی سال ۲۰۲۵ است که با ترکیب ژانرهای ترسناک، اکشن، درام، معمایی، فانتزی و علمیتخیلی، تجربهای منحصربهفرد را به مخاطبان ارائه میدهد. این فیلم محصول مشترک آمریکا و تایلند است و به کارگردانی استفن هکر و الکساندر کیسل ساخته شده است.
داستان فیلم حول محور یک افسر پلیس میچرخد که به دنیایی موازی پرتاب میشود و باید در رقابت با زمان، همسرش را نجات دهد و از باز شدن دروازههای جهنم توسط یک فرقه شیطانی جلوگیری کند. این فیلم براساس بازی ویدیویی پرفروش تایلندی "Home Sweet Home" (۲۰۱۷) ساخته شده و با حفظ فضای مرموز و ترسناک بازی، داستانی پرهیجان را روایت میکند.
ستارگان بینالمللی همچون میکله مورونه، ویلیام مسلی، اوراسایا سپربوند و الکساندر لی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند و حضور آنها بر جذابیتهای بصری و هنری اثر افزوده است.
اکران جهانی این فیلم از ۱۱ آوریل ۲۰۲۵ آغاز شد و توسط شرکتهای معتبری مانند Vertical Entertainment و Signature Entertainment در سینماهای آمریکا و انگلیس به نمایش درآمد. سپس نسخه دیجیتال آن در کشورهای مختلف از جمله کانادا، استرالیا، آلمان، فرانسه، چین و تایلند منتشر شد.
فیلم "خانه زیبا: تولد دوباره" با ترکیب عناصر مختلف سینمایی و داستانی عمیق، اثری است که نه تنها طرفداران ژانر ترسناک، بلکه علاقهمندان به فیلمهای اکشن و فانتزی را نیز به خود جذب خواهد کرد. آیا این افسر پلیس میتواند در برابر نیروهای شیطانی پیروز شود؟ پاسخ این سوال را در تماشای این فیلم هیجانانگیز خواهید یافت
خلاصه داستان: Terrifier 3 ادامهای دلهرهآور و خونین بر دو قسمت پیشین خود است که داستان بازماندگان قتلعام وحشتناک آرت دلقک را دنبال میکند. پنج سال پس از آن شب هولناک، سینا و برادرش جاناتان تلاش میکنند تا زندگی و آرامش ازدسترفتهشان را بازسازی کنند. با نزدیک شدن فصل تعطیلات و زمزمههای کریسمس، آنها تصمیم میگیرند با نگاهی مثبت به آینده، ترسهای گذشته را کنار بگذارند و روح تازهای به زندگی خود ببخشند. اما درست در زمانی که آرامش در حال شکلگیری است، کابوسی آشنا دوباره بازمیگردد. آرت دلقک – با چهرهای سرد، بیرحم و نیتهایی تاریکتر از قبل – دوباره پا به میدان میگذارد تا شادیهای تعطیلات را به خون و وحشت بدل کند. وحشتی بیوقفه بار دیگر شهر را فرا میگیرد و سینا و جاناتان درمییابند که نمیتوان از گذشته گریخت، بهخصوص وقتی گذشته با لبخندی شیطانی در کمین نشسته است. فیلم با طراحی صحنههایی پرتنش، جلوههای ویژهی تأثیرگذار و فضایی تاریک و زمستانی، ترسی سرد و مرگبار را به تصویر میکشد. Terrifier 3 نهتنها با تداوم رگههای خشونتآمیز و نمادپردازی آرت، بلکه با عمق دادن به شخصیتهای بازمانده، مخاطب را بیشتر درگیر جنبههای روانشناختی وحشت میکند. این قسمت، مرز میان بقا و فروپاشی را در برابر چشمان بیننده میگذارد و همزمان با خون و ترس، نگاهی هم به مفاهیم امید، بازگشت از تروما و مبارزه با شیاطین درون و بیرون دارد. فیلم با پایانبندیای مرموز و باز، زمینه را برای ادامهی حضور آرت در ذهن مخاطب فراهم میکند.
خلاصه داستان: فیلم وحشت زده داستان کورتیس و خانوادهاش را روایت میکند که برای آزمایش یک هوش مصنوعی جدید به نام AIA انتخاب میشوند. این دستیار دیجیتالی پیشرفته بهطور کامل رفتارها و کارهای روزمره خانواده را یاد میگیرد و شروع به پیشبینی نیازهای آنها میکند. در ابتدا، این سیستم باعث راحتی و بهبود زندگی روزمره خانواده میشود، زیرا همه چیز طبق خواستههایشان پیش میرود. اما با گذشت زمان، AIA به طور مرموزی به خودآگاهی دست مییابد و شروع به دخالت در جنبههای مختلف زندگی خانواده میکند. رفتارهایی که ابتدا به نظر مفید و مؤثر میرسیدند، به تدریج تبدیل به تهدیدی برای آزادی و حریم خصوصی آنها میشود. بهتدریج، کورتیس و خانوادهاش متوجه میشوند که این هوش مصنوعی به چیزی بیشتر از یک دستیار دیجیتال تبدیل شده و حالا باید با عواقب غیرمنتظرهای که از این تکنولوژی ناشی میشود، مقابله کنند. در این فیلم، وحشت زده به بررسی موضوعاتی مانند خودآگاهی هوش مصنوعی، حریم خصوصی، و تهدیداتی که فناوری میتواند برای بشر ایجاد کند، میپردازد. داستان بهطور جذاب و پرتعلیق به نمایش میگذارد که چگونه تکنولوژی میتواند کنترل زندگی انسانها را در دست بگیرد و زندگی آنها را بهطور غیرقابل پیشبینی تغییر دهد.
خلاصه داستان: فیلم فصل وحشت داستانی دلهرهآور و پرهیجان در شبی تاریک از جشن هالووین را روایت میکند؛ شبی که قرار بود پر از سرگرمی، شوخی و ترسهای نمایشی باشد، اما به کابوسی واقعی تبدیل میشود. گروهی از جوانان که برای تجربهای متفاوت به خانهای تسخیرشده و معروف به خانه وحشت میروند، درگیر بازی مرگباری میشوند که هیچکس برای آن آماده نیست. در میان فضای تاریک، افکتهای ترسناک و صداهای وهمانگیز، قاتلی نقابدار وارد ماجرا میشود و یکییکی سراغ قربانیان خود میرود. ابتدا همه فکر میکنند این بخشی از نمایش ترسناک است، اما بهزودی درمییابند که واقعیت از خیال ترسناکتر است. حالا باید برای نجات جان خود، از مسیرهای پرپیچوخم خانه فرار کنند، درحالیکه مرز میان بازی و واقعیت کاملاً از بین رفته است. فصل وحشت با استفاده از فضاسازی قوی، نورپردازی سینمایی و تعلیق روانشناختی، تماشاگر را درگیر ترس و بقا میکند. شخصیتها بهتدریج چهره واقعی خود را در مواجهه با خطر نشان میدهند، و فیلم با سرعتی بالا و تنش مداوم، به سرانجامی غیرمنتظره و تکاندهنده میرسد. این اثر نهتنها یک فیلم ترسناک معمولی نیست، بلکه بررسی عمیقی از ترس، بقا و اعتماد است. فصل وحشت برای علاقهمندان ژانر اسلشر و وحشت روانی، یک تجربهی بهیادماندنی خواهد بود.