خلاصه داستان: فیلم گوبلز و پیشوا نگاهی دقیق، تلخ و تاریخی به یکی از تاریکترین چهرههای دستگاه نازی یعنی یوزف گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان در دوران حکومت آدولف هیتلر دارد. این اثر سینمایی، با نگاهی روانشناسانه و سیاسی، به بررسی نقش کلیدی گوبلز در پیشبرد اهداف نازیها میپردازد؛ مردی که با قدرت بیان، تسلط بر رسانه و شناخت عمیق از روان جمعی، توانست ذهن میلیونها نفر را به سوی ایدئولوژیای افراطی و ویرانگر سوق دهد. فیلم نشان میدهد که گوبلز چگونه با طراحی تبلیغات گسترده، سازماندهی تجمعات عظیم، استفاده از سینما، رادیو و مطبوعات، فضای جامعه آلمان را در آستانه جنگ جهانی دوم بهطور کامل در اختیار حزب نازی قرار میدهد. او نهتنها سخنگوی حزب بلکه معمار افکار عمومی زمان خود بود؛ کسی که نفرت را در قالب واژههای پرشور و نمایشهای پرزرقوبرق به خورد مردم داد. داستان فیلم از منظر گوبلز روایت میشود، که مخاطب را وارد ذهن پیچیده و متناقض او میکند؛ ذهنی پر از جاهطلبی، عقدههای شخصی، باورهای رادیکال و وابستگی بیمارگونه به هیتلر. رابطهی گوبلز با پیشوا، در فیلم با نگاهی روانشناختی و گاه تحقیرآمیز ترسیم میشود؛ رابطهای بر پایه وفاداری کورکورانه، تحسین افراطی و میل به دیدهشدن. فیلم همچنین بخشهایی از پشتپرده تصمیمگیریهای تبلیغاتی پیش از آغاز جنگ و چگونگی آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش کشتار یهودیان و آغاز هولوکاست را به تصویر میکشد. بازیگر نقش گوبلز با اجرای قوی خود، به خوبی موفق میشود تناقضهای شخصیتی این چهره تاریخی را منتقل کند؛ از لحظات جنونآمیز تا لحظات فروپاشی درونی. گوبلز و پیشوا نه تنها بازسازی تاریخی دقیقی از دوران نازی است، بلکه هشداری جدی در مورد قدرت مخرب تبلیغات و رسانه در دست نظامهای توتالیتر به شمار میرود. این فیلم، آیینهایست برای تماشای چگونگی تبدیل ایدئولوژی به ابزار سرکوب، و چهرهی واقعی مردی که پشت پرده صدای مهیب جنگ و نفرت ایستاده بود.
خلاصه داستان: انیمیشن "دیپلوی دایناسور" ما را به دنیایی پر از شگفتی میبرد که در آن دیپلودوکس، یک دایناسور کوچک اما بسیار کنجکاو زندگی میکند. این موجود دوستداشتنی با روحیهای ماجراجو و ذهنی پرسشگر، همیشه آرزوی کشف دنیای بیرون را دارد. اما والدین بیش از حد محافظهکار او، به دلیل ترس از خطرات ناشناخته، دائماً او را از این کار منع میکنند. داستان زمانی اوج میگیرد که والدین دیپلودوکس به طرز مرموزی ناپدید میشوند و این اتفاق زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد. با قلبی پر از نگرانی اما سرشار از شجاعت، دیپلودوکس تصمیم میگیرد پا به سفری خطرناک اما هیجانانگیز بگذارد تا والدین محبوبش را پیدا کند. در این مسیر پرپیچوخم، او با جادوگر عجیبی به نام هاکوس پاکوس و دو دانشمند دیوانه اما باهوش آشنا میشود که به همراهان وفادار او تبدیل میشوند. این گروه نامتعارف در طول سفر خود با موجودات شگفتانگیز، مکانهای خارقالعاده و چالشهای غیرمنتظرهای روبهرو میشوند که هر کدام درسهای ارزشمندی به آنها میآموزد. انیمیشن با ترکیب هوشمندانهای از ماجراجویی، طنز و احساسات، مخاطبان را به دنیایی رنگارنگ و پر از تخیل میبرد. طراحی شخصیتهای منحصر به فرد و پسزمینههای چشمنواز، بیننده را کاملاً در این دنیای فانتزی غرق میکند. دیپلودوکس در طول این سفر نه تنها به دنبال والدینش میگردد، بلکه درسهای مهمی درباره شجاعت، دوستی و اعتماد به نفس میآموزد. موسیقی متن جذاب و صحنههای اکشن پرتحرک، این انیمیشن را به تجربهای فراموشنشدنی برای تمام سنین تبدیل میکند. در نهایت، دیپلودوکس باید با بزرگترین ترسهای خود روبرو شود و راز ناپدید شدن والدینش را کشف کند
خلاصه داستان: فیلم میکی (Miki)، محصول سال 2024 و به کارگردانی یاکوب کرونر، داستان تاریک و هیجانانگیز مردی به نام میکی را روایت میکند که در دوران پساکمونیسم اسلواکی، از سایهها ظهور میکند. میکی، کارگر سادهای از جنگل، با شجاعت و بلندپروازی وارد دنیای تجاری میشود، اما جاهطلبی بیحد و مرز او را به مسیر خلاف و جنایت میکشاند. این فیلم، سفر تبدیل شدن او از یک فرد عادی به ترسناکترین چهره مافیای کشور را به تصویر میکشد. در این مسیر، میکی برای کسب قدرت و بقا، هر قاعدهای را میشکند و اخلاق و انسانیت خود را فدای طمع و آرزوهایش میکند. فیلم با حضور ستارههایی چون دوشان چینکوتا، گرگور هولوسکا و میلان اوندریک، ترکیبی از جنایت، هیجان و درام را ارائه میدهد. طراحی صحنهها، جوی تیره و مرموز و موسیقی متن پرتنش، تجربهای غوطهورکننده برای مخاطبان رقم میزند. این اثر نه تنها به عنوان یک فیلم جنایی عمل میکند، بلکه به بررسی موضوعاتی مانند طمع، قدرت، فساد انسانی و هزینههای مادی و معنوی رسیدن به قلههای بالا نیز میپردازد.
خلاصه داستان: فیلم «امواج» به کارگردانی جیری مادل ، محصول سال 2024 جمهوری چک، داستان دراماتیک و تاریخی توماش ، جوانی چکی را روایت میکند که در پی حمله شوروی به چکسلواکی در سال 1968، درگیر انتخابهای سرنوشتساز میشود. توماش بین همکاری با دولت کمونیستی و کمک به گروهی از روزنامهنگارانی که برای منتشر کردن حقایق سانسورنشده تلاش میکنند، سردرگم میماند. این فیلم به زیبایی موجهای درونی و بیرونی توماش را به تصویر میکشد: از آشفتگیهای شخصی و عاطفی او تا نبردهای سیاسی و اخلاقی که زندگیاش را به یک صحنه پرتنش تبدیل میکند. با وجود خطرات جدی و فشارهای دولتی، توماش باید تصمیم بگیرد که آیا به ایدهآلهایش پایبند خواهد ماند یا در راه زنده ماندن از اصول خود فاصله بگیرد. بازی استثنایی اوندژی استوپکا ، تاتیانا پائوهوفوا و وویچک وودوخودسکی و کارگردانی هوشمندانه مادل، این فیلم را به یک اثر دراماتیک عمیق و مؤثر تبدیل کرده که تماشاگر را با خود به دورانی پرآشوب از تاریخ میبرد و از او میخواهد که درک کند که چگونه یک فرد میتواند در برابر طوفانهای سیاسی و اجتماعی، به جستجوی انسانیت و صداقت بپردازد.