خلاصه داستان: مرد خاکستری (2022) یک فیلم اکشن جاسوسی پرسرعت و پرتعلیق به کارگردانی برادران روسو است که داستان کورت جنتری (با بازی رایان گاسلینگ)، مأمور مخفی سیا با کد "سیکس" را روایت میکند. این مأمور مرموز که هویت واقعیاش برای هیچکس شناخته شده نیست، به طور تصادفی به اسرار تاریک سازمان خود پی میبرد و بلافاصله تبدیل به هدفی برای تعقیب و گریز بینالمللی میشود. لوید هانسن (با بازی کریس ایوانز در نقشی خلاف معمول)، همکار سابق روانپریش او، مأموریت مییابد تا با استخدام بهترین قاتلان حرفهای جهان، کورت را از بین ببرد. فیلم با صحنههای اکشن نفسگیر و طراحیشده با دقت، از تعقیب و گریزهای پرسرعت در خیابانهای پرجنبوجوش شهرهای اروپایی تا نبردهای تنبهتن مرگبار، بیننده را از اول تا آخر فیلم روی لبه صندلی نگه میدارد. بازی درخشان گاسلینگ در نقش مأمور خسته اما بسیار ماهر و اجرای خیرهکننده ایوانز در نقش شرور فیلم، به همراه حضور آنا د آرماس و رگهژان پیج در نقشهای مکمل، از نقاط قوت این اثر هستند. مرد خاکستری با بودجه کلان 200 میلیون دلاری خود، یکی از پرخرجترین تولیدات نتفلیکس محسوب میشود که با ترکیب جلوههای ویژه خیرهکننده، فیلمبرداری پویا و طراحی صحنههای اکشن خلاقانه، استانداردهای جدیدی برای فیلمهای جاسوسی تعیین میکند. این فیلم نه تنها یک سرگرمی خالص اکشن، بلکه نگاهی گذرا به دنیای تاریک عملیاتهای مخفی و بیرحمی سازمانهای اطلاعاتی دارد.
خلاصه داستان: فیلم «بازگشت به سئول» (Return to Seoul) محصول سال ۲۰۲۲، داستان جذاب و هیجانانگیز زنی فرانسوی بیست و پنج ساله به نام فردریکا را روایت میکند که برای اولین بار پس از فرزندخواندگی به کره جنوبی، کشور تبار خود، سفر میکند. او با وجود شناخت محدود از فرهنگ و زبان کرهای، تصمیم میگیرد تا به دنبال والدین بیولوژیکی خود برود. این سفر که با اهداف مشخصی آغاز میشود، به مرور به یک سرگذشت غیرمنتظره تبدیل میشود. در طول روند جستجو، فردریکا با کارشناسان و واسطههای مختلفی در سرویسهای فرزندخواندگی مواجه میشود که گاهی اوقات اطلاعات کمی در اختیارش قرار میدهند. در این مسیر، او دچار احساسات متضادی میشود: امید، ناامیدی، شگفتی و حتی ناراحتی. شخصیت فردریکا به خوبی نشان میدهد که گاهی اوقات سوالات بیشتری ایجاد میکند تا پاسخ بدهد. دیدار با خانوادههای مختلف و برخورد با فرهنگی ناآشنا، موجب میشود تا هویت او به صورت روانی و احساسی مورد بازنگری قرار گیرد. فیلم بدون دخالت زیاد در جزئیات تاریخی یا سیاسی، بیشتر به جنبههای عاطفی و روانی شخصیت اصلی توجه میکند. استفاده از لوکیشنهای واقعی سئول و بازی برجسته فردریکا کوهلر نقش مهمی در جذابیت تصویری و هنری فیلم دارد. کارگردان فیلم، جرژی نولا، توانسته است از طریق زاویههای منحصربهفرد دوربین، فضایی درونگرا و عمیق ایجاد کند. این فیلم در جشنوارههای مختلفی از جمله جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و تحسینهای زیادی را از منتقدان جهانی به دنبال داشت. موضوع انسانی فرزندخواندگی، جستجوی ریشهها و تعارض بین دو فرهنگ، اصلیترین محورهای داستان هستند. این فیلم نه تنها داستان یک فرد است، بلکه نمادین از مبارزه بسیاری از افراد فرزندخوانده با هویت و تعلق است. با تمام پیچیدگیهایش، فیلم به نوعی به مخاطب یادآوری میکند که گاهی اوقات، پاسخها درون ما هستند و فقط باید به آنها گوش دهیم. این سفر نهایتاً به فردریکا کمک میکند تا با گذشته خود صلح کند، چه با پیدا کردن خانوادهاش و چه بدون آن.