
فیلم «شکار» محصول سال ۲۰۲۳ هند و به کارگردانی ماهش سوراپاننی، تلفیقی است هوشمندانه از عناصر کلاسیک داستانهای پلیسی-جنایی و درام روانی با تمایزاتی خاص. این فیلم با طرح مسئله حافظه از دست رفته یک دستیار کمیسر پلیس، داستانی تنشزا و چند لایه را روی پرده جلویمان میکشد؛ داستانی که نه تنها دربارهٔ حل یک قتل مرموز است، بلکه به بررسی شخصیتی عمیق و جنگ داخلی یک انسان گرفتار در تاریکی گذشتش میپردازد.
خلاصه داستان
«آدی»، یک دستیار کمیسر پلیس، پس از یک ضربه سر دچار فراموشی شدید شده است. در حالی که در پی حل یک پروندهٔ مرگبار و غامض است، متوجه میشود که خود نقشی ابهامآمیز در آن دارد. با وجود اینکه تمام تلاشش را میکند تا حقیقت را کشف کند، هر گامی که برمیدارد، یادهایی از گذشته او را برمیانگیزد که نه تنها شخصیتش را زیر سوال میبرد، بلکه دشمنانی را نیز به سویش میکشاند. حال باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند به خودش اعتماد کند و یا اینکه در واقع، شکارچی است یا شکار؟
تحلیل داستان و ساختار
فیلم «شکار» از ساختاری مورچهای و غرق در تعلیق بهره میبرد. داستان به صورت خطی نقل نمیشود و با استفاده از فلاشبکها و یادگارهای ناگهانی، خوانشی پیچیده ولی هیجانانگیز از واقعیت فراهم میکند. فیلمنامه، بدون اینکه بخواهد بیش از حد ماهرانه به نظر برسد، موفق است رمز و راز را تا آخرین دقایق حفظ کند و مشاهدهگر را درگیر کند.
در این فیلم، موضوع “حافظه” نه تنها عنصری دراماتیک، بلکه یک متافور سمبولیک نیز محسوب میشود. فراموشی آدی، نمادی از فراموشی ارزشها، اخلاق و انسانیت در یک جامعهٔ فاسد است. هر چه بیشتر به گذشتش نزدیک میشود، بیشتر متوجه میشویم که انسانها چگونه میتوانند از آدمیت خود دور شوند و در تاریکی غرق شوند.
کارگردانی و دستیاریهای فیلمبرداری
ماهش سوراپاننی، کارگردان این اثر، اثبات میکند که میتواند داستانی پیچیده را به شیوهای قابل فهم و جذاب روایت کند. استفاده از رنگهای تیره و نورپردازی چالاک، فضایی ناامیدوارانه و فشارآور ایجاد میکند که کاملاً با روح فیلم هماهنگ است. فیلمبرداری، اغلب با زاویههای نزدیک و ناامن، تمرکز را روی احساسات داخلی شخصیت اصلی قرار میدهد.
موسیقی متن نیز با الهام از سبکهای تارسنجی و تریلر، همراه با سکوتهای هیجانی، فضایی ناامن و پرتلاطم را القا میکند. همین موضوع باعث میشود تا تعلیق و تنش همواره حاضر باشد.
عملکرد بازیگران
آبجیت پوندلا در نقش اصلی، عملکردی فوقالعاده دارد. این بازیگر نه تنها در صحنههای اکشن قوی ظاهر میشود، بلکه در برجسته کردن درد، تردید و جنگ درونی شخصیتاش نیز موفق است. احساسات او طبیعی و غیر مصنوعی به نظر میرسد و این باعث میشود تا مخاطب با او همدلی کند.
بارات سرینواسان نیز در نقش یکی از دشمنان اصلی داستان، یک شخصیت چندبعدی را به نمایش میگذارد. او فقط یک بدخواه ساده نیست، بلکه شخصیتی است که گذشتش با آدی پیچیده است و این ارتباط در فیلم به خوبی آشکار میشود.
چیترا شوکلا نیز در نقش یک پزشک روانشناس، یک شخصیت کلیدی است که هم به عنوان منبع اطلاعات و هم به عنوان آینهای از ذهن آدی عمل میکند. وجود او در داستان گاهی نجاتبخش و گاهی موجب سردرگمی بیشتر است.
قویترین نقاط فیلم
- درام روانی قوی : این فیلم فقط یک تریلر جنایی نیست، بلکه دربارهٔ جنگ یک انسان با خودش است.
- عنصر تعجبآور : فیلم موفق است رخدادهای غیرمنتظره را بدون تصنع وارد داستان کند.
- شخصیتهای چندبعدی : هیچ یک از شخصیتها به سادگی خوب یا بد نیستند.
- تصویرگری تاریک و جذاب : فضای بصری فیلم، به خوبی با روحیه داستان هماهنگ است.
نقاط ضعف
- طولانیشدن صحنههای اکشن : گاهی صحنههای جنگ و دعوا بیش از حد تکراری و طولانی میشوند و تعلیق داستانی را کمی میشکنند.
- سرعت داستان در میانه : میانه فیلم گاهی کمی کُند میشود و ممکن است برای برخی مخاطبان خستهکننده به نظر برسد.
- غفلت از شخصیتهای ثانوی : برخی از شخصیتهای جانبی کمی کمرنگ هستند و فرصت چندانی برای توسعه ندارند.
نتیجهگیری
فیلم «شکار» یک اثر جنایی-درام با اصالت است که نه تنها میخواهد مخاطب را سرگرم کند، بلکه میخواهد او را به فکر بیاندازد. با تلفیقی از تعلیق روانی، اکشن محتاطانه و شخصیتهای چند بعدی، این فیلم یکی از بهترین نمونههای سینمای مستقل هندی است که موفق است از الگوهای تجاری فاصله بگیرد و داستانی متفاوت بگوید.
اگر به فیلمهایی علاقه دارید که فقط به دنبال حل یک معما نیستند، بلکه دربارهٔ انسان و تاریکی درون او سخن میگویند، «شکار» فیلمی است که نباید از دست دهید.