سریال استیک (Stick) فصل ۱، داستان تبدیلشدن یک انسان شکستخورده به یک مربی و الهامبخش است. رایان "استیک" اسمیت ، بازیکن سابق هاکی روی یخ، در زندگی شخصی و حرفهای خود دچار شکستهای سنگینی شده است. پس از اخراج ناگهانی از تیمی که سالها برای آن تلاش کرده بود، همسرش را نیز از دست میدهد و تنها در یک شهر کوچک و سفت و سخت زندگی میکند. او به ظاهر بیهدف به زندگی ادامه میدهد، تا اینکه تصمیم میگیرد به عنوان مربی یک تیم جوانان محلی مشغول شود.
در طی این مسیر، استیک با جیک ، یک نوجوان مشکلدار ولی با استعداد، برخورد میکند. جیک همانند استیک در گذشته، با مشکلات خانوادگی، اعتماد به نفس پایین و احساس تنهایی دست و پنجه نرم میکند. استیک متوجه میشود که میتواند از تجربیات گذشته خود برای کمک به این پسر نوجوان استفاده کند و به نوعی، زندگی خود را از طریق موفقیت او دوباره بسازد.
هر قسمت این سریال، لحظههایی از روابط پیچیده، رشد فردی، امید، شکست و بازگشت را به تصویر میکشد. هوای سریال با تلفیقی از درام، احساسات عمیق و لحظههای ورزشی، مخاطب را به دنیای داخلی یک مرد و یک نوجوان معرفی میکند که هر دو سعی دارند از گودی که زندگی برایشان حفر کرده، بیرون بیایند.
استیک فقط یک داستان ورزشی نیست؛ بلکه بازنمایی انسانی از شکستن دایره منفی، انتقال امید و تأثیر یک فرد بر زندگی دیگران است. این سریال با صحنههای قوی بازیگری، دیالوگهای واقعی و موسیقی الهامبخش، تماشاگران را درگیر داستانی عاطفی و الهامبخش میکند.