خلاصه داستان: فیلم «شیشه» (Glass)، به کارگردانی ام. نایت شیامالان، داستانی پیچیده و پررمز و راز از تلاقی سه شخصیت با تواناییهای خارقالعاده را به تصویر میکشد. در این فیلم، دیوید گان، یک مأمور امنیتی با قدرت ماورایی، که میتواند با لمس افراد گذشته آنها را ببیند، وظیفهای خطرناک برعهده میگیرد: پیدا کردن و دستگیری فردی به نام وندل کرامپ، مردی مبتلا به اختلال چندشخصیتی شدید که درونش ۲۴ شخصیت متفاوت با ویژگیهای روانی و فیزیکی گوناگون زندگی میکنند. یکی از این شخصیتها به نام «هیولا» قدرتی غیرانسانی دارد و تهدیدی جدی برای جامعه محسوب میشود. دیوید، که پیشتر نیز با قدرتش به نجات انسانها پرداخته، وارد تعقیب و گریز پرتنشی با کرامپ میشود، اما این تنها شروع ماجراست. هر دو توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده و به یک آسایشگاه روانی منتقل میشوند، جایی که فردی دیگر در انتظار آنهاست: الایجا پرایس، معروف به مستر گلس، نابغهای با استخوانهای شکننده اما ذهنی بیرحم و برنامهریز. الایجا قصد دارد با گرد هم آوردن دیوید و کرامپ، حقیقت وجود ابرقهرمانها را به دنیا ثابت کند، حتی اگر این اثبات به قیمت خونریزی تمام شود. فیلم با فضایی پرتعلیق و روایتی روانشناسانه، به سوالات عمیقی در مورد مرز میان انسان عادی و ابرانسان میپردازد و نگاه متفاوتی به مفهوم قهرمانی، اختلال روانی و هویت ارائه میدهد. در پایان، واقعیتهایی آشکار میشود که نگاه مخاطب را به تمام داستان تغییر میدهد، و «شیشه» را به نقطه اوج سهگانهای تبدیل میکند که با «نشکن» و «شکافته» آغاز شده بود.
خلاصه داستان: فیلم "توگو" که در سال ۱۹۲۵ میلادی روایت میشود، داستان یک سگ سورتمهکش به نام توگو را دنبال میکند که برای یک ماموریت خطرناک و حیاتی انتخاب میشود. در این فیلم، توگو باید سرم آنتیتوکسین را از یک نقطه دورافتاده به شهر نوم در ایالت آلاسکا منتقل کند، جایی که شیوع بیماری دیفتری تهدید بزرگی برای جان مردم شده است. در ابتدا، بسیاری از افراد و حتی صاحبش، که به طور خاص به توگو تعلق دارد، باور دارند که این سگ توانایی انجام چنین ماموریتی دشوار و طاقتفرسا را ندارد، اما توگو با اراده و قدرت خود، مسیری طولانی و پرچالش را طی میکند. در این راه، او و صاحبش با مشکلات طبیعی، شرایط جوی سخت و دیگر تهدیدات روبهرو میشوند، اما در نهایت، موفق میشوند به هدف خود برسند. این فیلم نه تنها داستانی از فداکاری و تلاش است، بلکه نشان میدهد که گاهی تواناییهای واقعی در کسانی که کمتر به آنها باور داریم، نهفته است. "توگو" به مخاطب یادآوری میکند که با ایمان به خود و تلاش مستمر، میتوان بر سختترین مشکلات غلبه کرد.
خلاصه داستان: انیمیشن مرغ خرفت (Silly Hen) یک داستان فانتزی و طنزآمیز است که با لحنی دلنشین، مفاهیم عمیقی چون خودباوری، متفاوت بودن و قدرت موسیقی را به تصویر میکشد. داستان حول محور مرغی عجیب و غریب میگردد که برخلاف تمام مرغهای دیگر، توانایی گذاشتن تخم ندارد. این مسئله باعث میشود او در میان دیگران دستکم گرفته شود و مدام سوژه تمسخر باشد. اما زندگی این مرغ تغییر میکند وقتی که با یک معلم موسیقی مهربان و کمی عجیب آشنا میشود. معلم، استعداد پنهان او را در موسیقی کشف میکند و کمکش میکند تا به جای تخم گذاشتن، با آواز و نواختن ساز خودش را بیان کند. مرغ خرفت بهتدریج از موجودی منزوی به یک ستاره روستا تبدیل میشود که با صدای متفاوتش دل همه را میبرد.
در طول داستان، او باید با مرغهای حسود، خروسهای سنتگرا و حتی مرغدارهایی که فقط عدد و آمار میفهمند، مقابله کند. این انیمیشن با طراحی رنگارنگ، دیالوگهای بامزه و شخصیتهایی بهیادماندنی، هم برای کودکان سرگرمکننده است و هم برای بزرگترها پر از پیام. "مرغ خرفت" در نهایت قصهای است درباره پذیرفتن تفاوتها، یافتن صدای درونی و تبدیل محدودیت به فرصت.
خلاصه داستان: فیلم "کماندو ۳" (Commando 3)، محصول کشور هند و به کارگردانی آدیتیا دات، در سال 2019 منتشر شده و در ژانرهای اکشن و فیلمهای هندی قرار میگیرد. داستان فیلم حول محور کاران، یک کاماندوی هندی میچرخد که برای جلوگیری از یک حادثه تروریستی به لندن میآید. او با مهارتهای خاص خود، وارد عملیاتی پرخطر میشود تا از وقوع یک فاجعه جهانی جلوگیری کند. این فیلم با بازیگرانی چون آبهیшек دوبی، بهاومیک بهاتی و دهرمندرا گوپتا به تصویر کشیده شده است که عملکرد قوی و باورپذیری دارند. کارگردانی هوشمندانه آدیتیا دات، فضایی پرتنش و در عین حال پرمعنا خلق کرده که مخاطب را به تفکر و تامل وامیدارد. طراحی صحنهها و نورپردازی فیلم نیز به خوبی به انتقال احساسات و عمق داستان کمک میکنند. موضوع فیلم، به بررسی مسائلی مانند وطنپرستی، قدرت اراده و مقابله با تروریسم میپردازد و نشان میدهد که چگونه یک فرد میتواند با شجاعت و تعهد، نقشی کلیدی در نجات جهان ایفا کند. این اثر با تمرکز بر صحنههای اکشن و دیالوگهای معنادار، تجربهای هیجانانگیز و الهامبخش برای مخاطب ایجاد میکند.
خلاصه داستان: فیلم «ایپ من و چهار پادشاه» یک اثر مهیج در ژانر اکشن و هنرهای رزمی است که در سال ۱۹۵۰، هنگ کنگ را به تصویر میکشد. این دوره شاهد ورود اساتید برجسته هنرهای رزمی به شهر است که در تلاش برای تأسیس باشگاههای خود هستند. ایپ من، استاد برجسته وینگ چون، همچنان احترام و تحسین همگان را برانگیخته است. این شهرت او، توجه ژنگ دهلونگ، صاحب قدرتمند دهکده محصور کولون، را جلب میکند. ژنگ، که از موقعیت و اعتبار ایپ من به هراس افتاده، به دنبال تضعیف اوست. در این راستا، ژنگ ایپ من را به قتل فنگ فنگ متهم میکند تا با دخالت پلیس، او را از مسیر خود بردارد.
فیلم با مبارزات رزمی نفسگیر، پیچیدگیهای شخصیتها و داستانی جذاب، نمایشی هیجانانگیز از دنیای هنرهای رزمی ارائه میدهد
خلاصه داستان: مستند دلقک چروکیده (Wrinkles the Clown)، محصول سال 2019 و به کارگردانی مایکل بیچ نیکولز، یک اثر جذاب در ژانر مستند، کمدی و ترسناک است که به بررسی پدیدهای عجیب و شوم در فلوریدا میپردازد. داستان این مستند حول محور شخصیتی به نام "رنکلز د دلقک" میچرخد که به عنوان یک دلقک واقعی و ترسناک، خدمات خود را به والدینی ارائه میدهد که میخواهند فرزندان بدرفتار خود را تنبیه کنند. این دلقک با ظاهری چروکیده و ترسناک، شبها به خانههای این کودکان میرود و با حضورش، آنها را به رفتارهای بهتری وادار میکند. اما این موضوع تنها آغاز داستان است، زیرا مستند به بررسی پدیدهای گستردهتر میپردازد: افسانهای که از دلقکهای ترسناک به عنوان نمادی از ترس و انضباط استفاده میکند. این مستند با استفاده از مصاحبهها، تصاویر واقعی و تحلیلهای عمیق، به بررسی تأثیر این پدیده بر جامعه و کودکان میپردازد. با حضور بازیگرانی چون کریستوفر بارسیا، میگل بی و ترور جی. بلنک، این اثر ترکیبی از طنز، هراس و بررسی اجتماعی را ارائه میدهد. طراحی صحنهها، جوی مرموز و موسیقی متن هراسآور، تجربهای غوطهورکننده برای مخاطبان رقم میزند. این مستند نه تنها به عنوان یک فیلم ترسناک عمل میکند، بلکه به موضوعاتی مانند تأثیر ترس بر رفتار انسانها و استفاده از افسانهها به عنوان ابزاری اجتماعی نیز میپردازد.
خلاصه داستان: فیلم جعبه اسباببازی (The Jack in the Box)، محصول سال 2019 و به کارگردانی لارنس فاولر، داستان ترسناکی را روایت میکند که در قلب جنگل، در یک موزه قدیمی اتفاق میافتد. این داستان زمانی آغاز میشود که جعبهای گرانقیمت و رازآلود به موزهای که توسط کیسی رینولدز اداره میشود، اهدا میگردد. این جعبه، حاوی عروسک دلقکی است که به ظاهر معمولی به نظر میرسد، اما پس از مدتی، کارمندان موزه متوجه میشوند که این دلقک شروری است که زندگی میکند و خطرناک است. با گذشت زمان، همکاران کیسی یکی پس از دیگری در اثر حملات عجیب و ترسناکی که از این جعبه ناشی میشود، کشته میشوند. کیسی که شوکه و وحشتزده است، باید راز این جعبه را کشف کند و راهی برای پایان دادن به این کابوس بیابد. او در مسیر کشف حقیقت، با اسراری عمیق و تاریک روبرو میشود که گذشتهای پنهان و شوم را آشکار میکند. فیلم با حضور بازیگرانی چون چارلز آبوملی، داری گاردنر و ایتان تیلور، ترکیبی از ترس، رمزآلودگی و درام را ارائه میدهد. طراحی صحنهها، جوی تیره و مرموز موزه و موسیقی متن هراسآور، تجربهای غوطهورکننده برای مخاطبان رقم میزند. این اثر نه تنها به عنوان یک فیلم ترسناک عمل میکند، بلکه به موضوعاتی مانند ترس از مجهول و پیامدهای باز کردن درهای بسته نیز میپردازد.
خلاصه داستان: انیمیشن اکشن و فانتزی «نژا: شیطان کوچک برگشته است» (Nezha: Demon Child Is Back) بازخوانی مدرنی از افسانهی محبوب چینی دربارهی نژا، جنگجوی اسطورهای، است. این فیلم با ترکیبی از نبردهای خیرهکننده، جادو و روایتی احساسی، ماجراجویی پرشور نژا را در تقابل بین تقدیر و اراده به تصویر میکشد.
خلاصه داستان:
پس از جنگ پادشاه اژدها و فرمانروایان دریاها، سیل عظیمی شهر چنتانگ را تهدید میکند. لی جینگ، پدر نژا، مجبور میشود پسرش را قربانی کند، اما نژا بهخاطر نجات دیگران، خود را میدهد. با این حال، مرگ پایان راه او نیست. استادش، تای یی ژرن، نقشهای برای بازگرداندن او دارد، اما تائویست ران دنگ هشدار میدهد که بازگشت نژا ممکن است او را به موجودی شیطانی تبدیل کند. وقتی لی جینگ برای جلوگیری از این سرنوشت تلاش میکند، نژا احساس خیانت میکند و کینهای عمیق در دلش مینشیند. در این میان، مادر نژا و استادش در خفا برای نجات روح او میکوشند.
صداپیشگان:
یانتینگ لو (نژا)
مو هان (آوبینگ)
هاو چن (لی جینگ)
گونگ گئیر (هیولای اژدها)
جیامینگ ژانگ (تای یی ژرن)
یو یانگ (شاه موشها)
این انیمیشن با جلوههای بصری خیرهکننده و روایتی عمیق، داستانی حماسی از عشق، فداکاری و مبارزه با سرنوشت را روایت میکند