خلاصه داستان: فیلم همشهری کین (Citizen Kane )، محصول سال ۱۹۴۱ و به کارگردانی ارسن ولز ، یکی از تأثیرگذارترین آثار تاریخ سینما محسوب میشود. این فیلم با نوآوریهای برجسته در زمینه تصویربرداری، داستانگویی چندنقطهای و استفاده از عمق میدان (deep focus)، هنوز هم به عنوان الگویی برای فیلمسازان جهان شناخته میشود. داستان حول محور زندگی چارلز فوستر کین ، یک شخصیت قدرتمند و غمانگیز که در دوران پایانی عمرش در کاخ خیالی "ایتلن" میمیرد، میچرخد. آخرین کلمهای که از زبان او برمیآید، "Rosebud"، رازی است که تمام جهان را به فکر میاندازد. برای کشف معنای این واژه، یک خبرنگار جوان تصمیم میگیرد زندگی کین را بررسی کند و از طریق مصاحبه با افراد مختلفی که در کنار او بودهاند، سعی میکند حقیقت را کشف کند.
داستان با روایتهای متناقض و چندوجهی از زندگی کین آغاز میشود — از دوران کودکی تا صعود به قدرت، از روابط شخصی گرفته تا سقوط اخلاقی. هر صحنه انگار تکهای از یک جورچین است که فقط در نهایت کل تصویر مشخص میشود. کین، یک چاپکی با استعداد، با اهداف انساندوستانه شروع به فعالیت میکند، اما به مرور در دام قدرت، شهرت و خودخواهی گرفتار میشود. فیلم بدون قضاوت مستقیم، شخصیتی پیچیده و چندبعدی را به تصویر میکشد که نماد تمامیت انسانهای بزرگ و شکستخورده است.
ارسن ولز در نقش اصلی، عملکردی حیرتآور از خود نشان داده است؛ نه تنها در لحاظ بازیگری، بلکه در نویسندگی و کارگردانی نیز. همراهی جوزف کاتن ، دوراتی مارچ ، جورج کولمن و رابرت آرتشر در نقشهای کلیدی، به فیلم عمق و اعتبار بیشتری میدهد. فیلم با استفاده از تضادهای نور و سایه، زاویههای غیرمعمول و فضای روانی، یکی از برجستهترین نمونههای سینمای سیاه و سفید است. موضوعاتی چون قدرت، خودشناسی، فقدان عشق واقعی و تعقیب بیهدف احساسات، در این فیلم به خوبی مطرح شدهاند.
صحنههای داخل کاخ "ایتلن" نمادی از انزوای وجودی و فراموششدن هویت انسانی هستند. در نهایت، کشف معنای "Rosebud" نه تنها یک لحظه هیجانانگیز برای مخاطب است، بلکه نماد تمامیت زندگی کین است: یک کلمه کوتاه که تمام گذشته، عشق، از دست دادن و یادهای کودکی را در خود جای داده است. همشهری کین نه تنها یک فیلم است، بلکه یک تحول در سینما و نمونهای ابدی از هنر داستانگویی تصویری.