فیلم یخبندان داغ داستانی لطیف و فانتزی از عشق، جادو و احیای احساسات انسانی را روایت میکند. کتی، زنی جوان و سردرگم که از زخمهای عاطفی گذشته رنج میبرد، بهطور اسرارآمیز موفق به زنده کردن یک آدمبرفی به نام جک میشود. جک با شخصیتی کودکانه، صادق و بیآلایش، مانند نوری در تاریکی قلب کتی ظاهر میشود. در ابتدا، کتی جک را تنها به عنوان یک اتفاق عجیب نگاه میکند، اما به مرور، رفتار معصومانه و نگاه پر از امید او، کمکم یخهای درون قلبش را ذوب میکند. جک دنیای ساده و بیریای خودش را با کتی تقسیم میکند و به او نشان میدهد که زندگی میتواند با مهربانی و صداقت، دوباره معنا یابد. با نزدیک شدن به تعطیلات، رابطهای لطیف و عمیق میان آنها شکل میگیرد؛ رابطهای که نهتنها احساسی، بلکه معنوی و بازتابی از دومین شانس زندگی است. اما چالش بزرگ زمانی آغاز میشود که کتی باید تصمیم بگیرد چگونه با واقعیت جادویی وجود جک روبرو شود؛ چون عمر جک محدود به فصل سرماست. آیا عشق شکلگرفته میان آنها میتواند از محدودیتهای جادویی فراتر رود؟ فیلم با درونمایهای احساسی و زمستانی، نهتنها داستانی عاشقانه، بلکه بازتابی از التیام، دومین فرصتها و جادوی قلبهای بیدار شده را به تصویر میکشد.