فیلم "دختر ابدی" (The Eternal Daughter) در سال ۲۰۲۲ به کارگردانی شاول دارسی، فیلمی مرموز، دراماتیک و حاوی عناصر روانشناختی است که با بازگشت یک هنرمند و مادر سالخوردهاش به یک هتل قدیمی، داستانی عمیق و پرمعما را روایت میکند. این فیلم در قالبی آرام و تأملبرانگیز، داستان زن جوانی به نام "لیلا" و مادر بزرگسال او "جولیانا" را روایت میکند که به خانهای قدیمی – اکنون تبدیل به یک هتل خالی و تاریک – بازمیگردند، جایی که گذشتههای پنهان و اسرار تاریکی در آن نهفته است. لیلا که قصد دارد درباره گذشته مادرش مستند بسازد، متوجه میشود که هتل و کسانی که در آن زندگی میکنند، خود بخشی از یک معما هستند. این سفر نه تنها جغرافیایی بلکه روانی نیز است؛ سفری به داخل خاطرات کهن، دروغهای ناخواسته و رابطه پیچیده میان یک مادر و دختر. در طول فیلم، مرز میان گذشته و حال، واقعیت و خیال، هویت و خاطره به تدریج محو میشود و مخاطب را درگیر سوالات عمیقی درباره وجود، یاد و فراموشی میکند. شخصیت مادر سالخورده، جولیانا، در طول فیلم با اسراری از گذشته مواجه میشود که حتی خودش نیز به خوبی آن را به یاد ندارد. فضای فیلم با صحنههای بلند، نورپردازی ظریف و موسیقی پسزمینه تاریک، احساس انزوا، غم و تعقیب یک حقیقت نامرئی را القا میکند. فیلم بدون اینکه پاسخهای روشنی ارائه دهد، مخاطب را مجاب میکند خود درباره هویت، خاطره و روابط خانوادگی فکر کند. "دختر ابدی" بیشتر از یک داستان معمولی، یک تجربه بصری و فکری است که به مخاطب فرصت تفسیر و درک شخصی را میدهد. بازی شگفتآوری از جف دنیلز که هر دو نقش اصلی را ایفا میکند، نقش مهمی در ایجاد فضای اسرارآمیز و هیجانی فیلم دارد. این فیلم نقدی زیبا و دردناک از گذشتههایی است که هرگز کاملاً فراموش نمیشوند. داستان به آرامی ولی عمیقاً در ذهن مخاطب حک میشود و پس از پایان نیز ادامه مییابد. فیلم با نگاهی هنرمندانه به موضوعاتی مثل فراموشی، احساس گناه و تقابل با گذشته، یکی از آثار منحصر به فرد سینمای مستقل محسوب میشود. در نهایت، "دختر ابدی" داستانی است درباره اینکه چگونه گذشته ما را میسازد، حتی وقتی خودمان از آن بیخبریم.