در آخرین ساعات حیات زمین بیسبال محلهای که قرار است فردا با بولدوزرها تسطیح شود، گروهی از مردان میانسال دور هم جمع میشوند تا یک بازی آخر را تجربه کنند. "ایفوس" که نام خود را از نوعی توپ بیسبال گرفته، تبدیل به مرثیهای ظریف برای از دست دادن چیزهای کوچک اما گرانبها میشود. دوربین با حوصله بین بازیکنان گردش میکند؛ مردانی که هرکدام با شغلهای معمولی و زندگیهای پیشپاافتاده، امروز مثل دوران نوجوانیشان احساس زنده بودن میکنند.
طنز موقعیتهای فیلم - مثل بحثهای بیپایان درباره قوانین دستساز بازی یا تلاش یکی از شخصیتها برای پنهان کردن آسیب دیدگی پشتش از همسرش - با نوستالژی عمیقی آمیخته شده است. با غروب آفتاب و محو شدن نور، فیلم به سمفونی تصویری از تمام پایانهای اجتنابناپذیر زندگی تبدیل میشود: پایان دوستیها، پایان محلههای قدیمی، و پایان بخشی از خودمان که فقط در چنین مکانهایی زنده میماند. سبک فیلمبرداری طبیعی و دیالوگهای بداههگونه، حس مستندگونهای به اثر بخشیده که یادآور بهترین آثار ریچارد لینکلیتر است