فیلم "غرش" با یک موقعیت غیرمنتظره و کمیک آغاز میشود. مردی دلشکسته و با اخلاقی تند و زننده، در اوج ناراحتی و احتمالاً تحت تأثیر احساسات منفی، دست به اقدامی عجیب و غریب میزند. او به قفس شیر در باغ وحش حمله میکند و با رفتارهای تحریکآمیز خود، شیر بیچاره را دستپاچه و خشمگین میسازد. در این میان، نگهبان وظیفهشناس باغ وحش به نام هاریداس، که شاهد این صحنهی خطرناک و غیرمنطقی است، احساس مسئولیت کرده و تصمیم میگیرد تا برای نجات جان این مرد بیاحتیاط وارد عمل شود. هاریداس بدون لحظهای تردید، به داخل قفس شیر شیرجه میزند، اقدامی شجاعانه اما به شدت مخاطرهآمیز که سرآغاز مجموعهای از اتفاقات خندهدار و پیشبینینشده میشود. ورود ناگهانی هاریداس به قفس، نه تنها وضعیت مرد دلشکسته و شیر را پیچیدهتر میکند، بلکه واکنشهای غیرمنتظرهی دیگر حیوانات باغ وحش و وحشت بازدیدکنندگان را نیز به دنبال دارد. تلاشهای هاریداس برای کنترل اوضاع و نجات مرد از چنگال شیر، اغلب با سوءتفاهمها، حرکات ناشیانه و موقعیتهای کمیک همراه میشود. این زنجیرهی وقایع خندهدار، که با انگیزهی نجات جان یک انسان آغاز شده، به تدریج ابعاد گستردهتری پیدا میکند و شخصیتهای مختلفی را درگیر خود میسازد. فیلم "غرش" با تکیه بر این موقعیتهای کمدی و شخصیتهای دوستداشتنی، داستانی سرگرمکننده و پر از لحظات خندهدار را به مخاطب ارائه میدهد.