فیلم شکار با ببرها اثری دلهرهآور و پرتنش است که در بستری از روابط خانوادگی پیچیده، وفاداری، خیانت و خطر روایت میشود. داستان با بازگشت مالک، مردی مرموز و دلزده از گذشته، از اسپانیا به فرانسه آغاز میشود؛ جایی که درمییابد ناپدریاش، سرژ، به دلیل فعالیتهای غیرقانونی بازداشت شده و در آستانهی محاکمه است. مالک که بهظاهر از این زندگی فاصله گرفته، با واقعیتی تلخ روبهرو میشود که گذشته را دوباره زنده میکند. در روز محاکمه، وکیل سرژ به نام آیریس، پیشنهادی غیرمنتظره به او میدهد: انجام یک سرقت خطرناک برای آزادی سرژ. این ماموریت، نهتنها آزمونی برای مهارتها و گذشتهی تبهکارانهی مالک است، بلکه او را در مسیری از انتخابهای اخلاقی، تقابل با شرکای قدیمی و آشکار شدن رازهای پنهان قرار میدهد. با پیشروی داستان، مرز میان درست و نادرست، وفاداری و خیانت، و خانواده و دشمنی کمرنگ میشود. فضای سرد و پرتعلیق فیلم، موسیقی عمیق و تنشآور، و طراحی صحنههای اکشن، حسی از اضطراب مداوم به مخاطب منتقل میکند. در کنار همهی اینها، رابطهی مالک با سرژ، آیریس و افراد گذشتهاش، پیچیدگیهایی را به داستان میافزاید که فراتر از یک فیلم سرقت معمولی است. فیلم در نهایت این سوال را پیش میکشد: آیا میتوان برای نجات خانواده، دوباره به تاریکی بازگشت، یا این بازگشت بهایی دارد که گاهی حتی عشق هم نمیتواند آن را توجیه کند؟ شکار با ببرها داستان انتخابهایی است که هر کدام میتواند همهچیز را نابود یا نجات دهد.