فیلم «تماس» (Touch) داستان مردی به نام کریستوفر را روایت میکند که پس از پنجاه سال از ناپدید شدن مرموز اولین عشق زندگیاش، یک دختر ژاپنی به نام میکو، تصمیم میگیرد سفری عاطفی و پر از رمز و راز را آغاز کند تا او را پیدا کند. میکو، که بدون هیچ اثری از لندن ناپدید شده، برای کریستوفر همواره در ذهنش باقی مانده است و او نتوانسته است از خاطرات آن دوران عبور کند. کریستوفر در طول این سفر، با کشف سرنخهای جدید، در مسیرهای مختلفی حرکت میکند و با چالشهای شخصی و عاطفی زیادی روبهرو میشود. فیلم با گرهخوردن گذشته و حال، نشان میدهد که چگونه عشق و یادآوریهای گذشته میتوانند زندگی یک فرد را برای سالها تحت تأثیر قرار دهند. «تماس» نه تنها یک سفر فیزیکی است، بلکه سفر درونی کریستوفر به سوی مواجهه با احساسات گمشده و حل معماهای گذشته نیز میباشد. این فیلم با تصاویری زیبا و روایت احساسی خود، به تماشاگران این پیغام را میدهد که عشق واقعی و خاطرات گذشته هیچگاه از میان نمیروند و میتوانند حتی در گذر زمان همچنان راه خود را به قلبها پیدا کنند.