فیلم "در امتداد رودخانه به سمت درختها" داستان سرهنگ ریچارد کانتول، افسر کهنهکار و خستهدل جنگ جهانی دوم را روایت میکند که پس از آگاهی از بیماری لاعلاجش، با سردی و بیتفاوتی با این خبر روبهرو میشود. در آستانه پایان زندگی، او تصمیم میگیرد آخرین روزهایش را در ونیزِ رویایی بگذراند، شهری که با کانالهای آرام و معماری خیرهکنندهاش تضادی عجیب با آشفتگی درونی او دارد. در این سفر، آشنایی اتفاقی او با زن جوانی از طبقه اشراف ایتالیا، مسیر زندگیاش را تغییر میدهد. این زن که سرشار از شور زندگی و امید است، به ریچارد کمک میکند تا زیباییهای جهان را دوباره ببیند و با گذشتهاش صلح کند. فیلم با ترکیب تصاویر نفسگیر از ونیز، دیالوگهای عمیق و بازی تحسینبرانگیز بازیگران، داستانی لطیف و انسانی درباره عشق، مرگ و معنای زندگی را روایت میکند. این اثر نهتنها یک ملودرام عاشقانه، بلکه تأملی فلسفی بر انتخابهای انسان در مواجهه با پایان است