فیلم "یک افسانه" داستان یک باستانشناس را روایت میکند که در جریان کاوشهای علمی خود در یک یخچال طبیعی به یافتههایی شگفتانگیز میرسد. او متوجه میشود که بافت و ویژگیهای اشیایی که در حین کاوش پیدا کرده، شبیه به آویزی یشمی است که در خوابی مرموز و نمادین دیده بود. این کشف به او و تیمش این انگیزه را میدهد تا جستجو و کاوشهای خود را در اعماق یخچال ادامه دهند. هرچه بیشتر به اعماق یخچال نفوذ میکنند، پی میبرند که این اشیاء و بافتها به نوعی به یک افسانه باستانی مرتبط هستند. در این مسیر، آنها با خطرات طبیعی و ناشناختههای زیادی روبهرو میشوند که به تدریج پیچیدگیهای این کشف و ارتباط آن با تاریخ و اساطیر را بیشتر نمایان میسازد. این تیم باید در میان سردی یخچال و محیط سخت، بر موانع فیزیکی و ذهنی غلبه کرده و با دقت و علم خود پرده از اسرار یک تاریخ پنهان بردارند. در این سفر علمی و ماجراجویانه، فیلم به کاوش در مفاهیم گمشده در تاریخ بشری، پیوند علم و اسطوره، و چگونگی تأثیر گذشته بر حال پرداخته و به مخاطب این امکان را میدهد که با دنیای پر از رمز و راز باستانی آشنا شود. این داستان همچنین به بررسی تأثیرات خواب و رؤیا بر روند تحقیقات علمی و تاریخنگاری میپردازد.