فیلم بازگشت داستان عمو هوا، مردی است که در دل محلهای قدیمی و سنتی زندگی میکند و سالهاست که به عنوان مرجعی مورد احترام و اعتماد برای همسایگانش شناخته میشود. او با عتیقهفروشی کوچک خود امرار معاش میکند و همیشه آماده است تا در هر مشکلی به کمک مردم بیاید. شعار همسایگان محله این است: "هر مشکلی داری، سراغ عمو هوا برو!" اما به مرور زمان، محله شروع به تغییر میکند. با نوسازی و تجددگرایی، مردم محله در تلاشاند تا فضای قدیمی را با ساختمانهای مدرن جایگزین کنند و به نوعی در حال فراموش کردن ارزشهای قدیمی هستند. روزی در حین بازسازی دیوار عتیقهفروشی عمو هوا، شش جسد، هفت پاسپورت و اسلحههای گرم در آنجا پیدا میشود که همه را شوکه میکند. این کشف، زندگی آرام و بیدغدغه عمو هوا را زیر سوال میبرد. همسایگان از او میپرسند که راز این اجساد و اسلحهها چیست؟ آیا عمو هوا در گذشتهای نهچندان روشن درگیر کارهای خلاف بوده است یا ماجرا بهطور دیگری است؟ فیلم با استفاده از این معما، در قالب یک درام و تریلر، به بررسی تغییرات اجتماعی، رازهای پنهان گذشته و تفاوتهای نسلها میپردازد. عمو هوا که در ابتدا نماد خیرخواهی و احترام در محله بود، حالا به عنوان فردی مرموز و پرسشبرانگیز در نظر مردم قرار میگیرد. فیلم در انتها پرده از گذشته پیچیده و مخفی عمو هوا برمیدارد که او را از یک معتمد محله به فردی با گذشتهای تاریک و پیچیده تبدیل میکند.